مسابقه شماره 12 برخلاف مسابقات قبلی، هم وقتش کم بود و هم جایزههاش محدود، اما شرکتکنندههاش خیلی بیشتر از تعداد بود که پیشبینی میشد و این منو به این فکر انداخت که برای مسابقات بعدی حتما از یک فرم مسابقه استفاده کنم که مدیریت پاسخها و انتخاب برنده کمتر وقت بگیره.
خیلی از دوستان پاسخ رو درست داده بودند، اما شرح و منبعش رو ذکر نکرده بودند. در بین این جوابهای درست، یکی از دوستان منبعش رو «حدس» و دیگری «مامانش»! ذکر کرده بود که خب سندش مرسل بود: D
نفر اول آقای ع. دانشجوی رشته کامپیوتر که پاسخ بسیار مفصل و کاملی رو با تحقیق داده بودند. نفر دوم هم خانم یاس (یکی از کامنترها) بودند که پاسخشون کامل و شامل سه منبع بود. نفر سوم هم طلبهای از قم بود که جوابشون کامل و از همه منابع معتبر نام برده بودند. نفرات بعدی هم اکثرا پاسخهاشون مشابه بود.
بعضی از شرکت کنندگان بجای جوایز مادی، التماس دعا یا جوایز غیرمادی را داشتند که از لطفشون تشکر میکنم خصوصا یکی از دانشجویان مهندسی مکانیک تهران و یکی از دانشجویان Phd دانشگاه صنعتی شریف.
جوایز این دوستان تا ساعتی دیگر براشون ارسال میشه و اما پاسخ مسابقه:
طبق منابع اهل سنت اولین فردی که با ابوبکر بیعت کرد، همان بود که بعد از وی خلیفه شد. اما طبق منابع شیعی، اولین فردی که با ابوبکر بیعت کرد، شیطان بود. این داستان در کتب معتبر حدیث شیعی با سند صحیح نقل شده از جمله الکافی 8/344
خلاصه داستان هم اینگونه است که سلمان فارسی نقل میکند که بعد از رحلت پیامبر آن انسانهای معلوم الحال در سقیفه جمع شده بودند و بر سر جانشینی پیامبر داد و قال میکردند... سپس نقل میکند که نزد امیرالمومنین آمده در حالی که حضرت مشغول غسل پیامبر بوده. از وضعیت سقیفه و انتخاب ابوبکر به حضرت میگوید. حضرت سوال میکند دانستی آن که اول بیعت کرد که بود؟ سلمان میگوید پیری عارفنشان بود که بر پیشانیاش جای سجده بسیار بود و بر عصایش تکیه کرده بود...
سپس حضرت میگوید: ذاک ابلیس لعنه الله (او ابلیس بود که لعنت خدا بر او باد)
مشروح پاسخهای طولانی برگزیده دوستان را در ادامه میبینید.
...
خواندن ادامه مطلب
13 سال پیش نگاشته شده
خب پس از کلی تاخیر، بالاخره یه کم ظاهر سایت عوض شد. البته تغییرات بیشتر در
برنامه نویسی و هسته باطنی سایت بوده تا در ظاهرش!
هنوز هم حدود 14 مورد ریزهکاری ناتمام داره که نوشتم و کمکم انجام میدم.
مهمترین تغییرات نسبت به سیستم قبلی:
- امنیت بیشتر
- راحتتر بودن کاربران در کار با سایت و دسترسی به بخشهای مختلف
- بخش «لینک کاربران»
که به همه امکان میدهد صفحات جالبی که در وب مطالعه میکنید را فقط با یک
کلیک! و بدون ترک آن صفحهی جالب، برای لینکدونی ما ارسال کنید و همراه آن دو
خط توضیحات هم از خودتان بنویسید!
- مشاهده نظرات تائید نشدهی هر فردی توسط خودش
- بخش کلی نظرات با قابلیت جستجوی ویژه
- اضافه کردن برچسب موضوعی به مطالب توسط خوانندگان
- ارتقاء قابلیت نمایش بخش موبایل و امکان ارسال نظرات از طریق موبایل
- و ...
که البته برخی از موارد بالا هنوز طراحیش در حال انجامه و انشاءالله بزودی
تکمیل میشه.
13 سال پیش نگاشته شده
خلاصه مطلب فوق طی چندسطر تقدیم میشود:
وقوع مطلبی مانند غدیر اینقدر واضح و روشن است (و به تعبیر آیت الله صافی انکار آن مانند انکار خورشید است). حدیث غدیری که از محدثان بزرگ اهل تسنن، احمد بن حنبل به چهل سند، ابن حجر عسقلانی، به بیست و پنج سند و نسائی به 250 سند، حدیث غدیر را نقل کردهاند.
لذا تنها راه مخالفین تشیع برای دور نگه داشتن مردم از حقیقت، تحریف و توجیه واقعه به نحوی دیگر است که برداشت اعلام امامت از واقعه غدیر نشود.
مثلا یکی از شبهات در مورد غدیر این است که:
پیامبر اکرم قبل از آخرین حج خویش، لشکری به یمن فرستادند و غنایم زیادی نصیب سپاه اسلام شد. پیامبر علی را به یمن فرستادند تا غنائم را تقسیم کنند اما بین فرمانده لشکر اسلام (خالد) و علی اختلاف پیش آمد. پیامبر بعد از حج برای رفع این شکایات، در مکانی به نام غدیر، دستور توقّف داده و فرمودند «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» و با علی دوست باشید [و دعوا نکنید] ( ! ! ! ! ! )
طبق مدارک معتبر اهل تسنن، امیرالمؤمنین علیه السلام 3 سفر به یمن داشتند و مخالفان برای اینکه بتوانند غدیر را به نحو دیگری نشان دهند، اتّفاقات این سفرها را با هم و با غدیر مخلوط میکنند. در حالیکه به گواهی تاریخ، این سه سفر و غدیر، حادثههایی مستقل از یکدیگرند.
-
سفر اوّل
در سال 8 هجری و به منظور دعوت به اسلام انجام گرفت. جریان شکایت خالد در روایات سفر اول ملاحظه میشود. وقتی شکایت به پیامبر رسید، حضرت خشمگین شدند و فرمودند: دربارهی علی بدگویی نکنید، او از من است و من از او هستم و او ولیّ شما پس از من است و دو باره این جمله را تکرار فرمودند. (مسند احمد حنبل، ج5، ص 356)
شکایت سفر اوّل، از نظر زمانی هیچ تناسبی با واقعه غدیر خم ندارد. لازم به ذکر است که این شکایت در مدینه صورت گرفته است.
از طرف دیگر، سخنان پیامبر در رفع شکایت از امیرالمؤمنین خود اثبات کنندهی جایگاه امیرالمؤمنین و ولایت ایشان است.
-
سفر دوم
در این سفر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برای قضاوت به یمن رفتند. در این سفر شکایتی در تاریخ نقل نشده است.
-
سفر سوم
چند روز قبل از آخرین حج پیامبر انجام گرفته است. احتمالاً به دلیل فاصلهی زمانی کوتاه تا مراسم حج، این سفر را با جریان غدیر قاطی کردهاند تا نتیجه دلخواه خود را به دیگران بقبولانند!
خلاصهی ماجرای این سفر را از زبان مورخان معتبر اهلتسنّن:
زمانی که حضرت علی رضی الله عنه برای دیدار رسول خدا صلّی الله علیه و سلم از یمن به سوی مکه حرکت کرد، یکی از اصحاب را بر سپاهی که همراه ایشان بود جانشین قرار داد، آن شخص عجله کرد و از منسوجاتی که در اختیار حضرت علی رضی الله عنه بود، بر سپاهیان پوشاند. زمانی که سپاه به مکّه نزدیک شد، حضرت از شهر بیرون آمد تا آنان را ملاقات نمایدکه ناگاه لباسها را به تن آنها دید، حضرت علی دستور داد لباسها را به جای اوّل باز گرداند. سپاهیان به دلیل این کار، به پیامبر اظهار شکایت نمودند. رسول خدا صلّی الله علیه و سلم فرمود: «ای مردم! از علی شکایت نکنید که او در امور الهی جدیتر از آن است که مورد شکایت قرار گیرد.» سپس رسول خدا از این موضوع درگذشت و به حج خویش مشغول شد، پس مناسک را به مردم آموخت و سنتهای حج را به آنان تعلیم داد.» (سیرة النبویة، ابن هشام، ج4، ص1022)
عبارت آخر نشان میدهد که برطرف کردن شکایت توسط امیرالمؤمنین در سفر سوم یمن هم قبل از انجام مناسک حج (یعنی حداقل 10 روز قبل از غدیر) انجام شده است. در حالی که ماجرای غدیر بعد از انجام مناسک حج و در راه بازگشت به مدینه روی داده است. پس سخن نبیاکرم در رفع شکایت مربوط به سفر سوم یمن هم مستقل از خطابهی غدیر است.
محور سخنان پیامبر اکرم در غدیر امامت و ولایت امیرالمؤمنین و امامان دوازده گانه از نسل ایشان بود. در انتها پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله از حاضران خواستند که این پیام مهم را به غائبان، نسل در نسل تا روز قیامت برسانند. (مسند احمد، ج4، ص281؛ مستدرک، حاکم نیشابوری، ج3، ص109؛ شواهد التنزیل، ج1، ص203، ج2، ص 381، 382، 385، 391 و 392؛ تفسیر ابن کثیر، ج2، ص15؛ تاریخ مدینه دمشق، ج 42، ص 114و 117) سپس امر کردند که همه با امیرالمؤمنین بیعت کرده و این مقام و منصب بزرگ را به ایشان تبریک بگویند. (الغدیر ج1 ص 270-271)
بنابراین هرگز نمیتوان پذیرفت، مراسم پرشکوه و سه روزهی پیامبر در غدیر برای این بود که به مردم بگویند: بعد از من با علی دوست باشید! و سپس فرمان تبریک و بیعت برای این دوستی صادر کنند! جالب است افرادی چون ابابکر و عمر نیز منظور رسول خدا را متوجه شدند و با امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان ولی و سرپرست بیعت کردند! (تفسیر ثعلبی، ج4، ص92؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج42 ص220- 221؛ البدایه و النهایه، ج7، ص386؛ مسند احمدبنحنبل، ج4، ص281)
13 سال پیش نگاشته شده