همواره یکی از سوالاتی مخالفین متعه میپرسند، این است که «آیا تو به متعه خواهر و مادر خود راضی میشوی»؟
گذشته از پاسخهای متعددی که تاکنون به این پرسش داده شده(مثلا در اینجا)، در روایتی با سند صحیح در کافی ج5ص449 و تهذیب الأحکام ج7ص250 چنین آمده که:
عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ جَاءَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَیْرٍ اللَّیْثِیُّ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ مَا تَقُولُ فِی مُتْعَةِ النِّسَاءِ فَقَالَ أَحَلَّهَا اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّهِ ص فَهِیَ حَلَالٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقَالَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مِثْلُکَ یَقُولُ هَذَا وَ قَدْ حَرَّمَهَا عُمَرُ وَ نَهَى عَنْهَا فَقَالَ وَ إِنْ کَانَ فَعَلَ قَالَ إِنِّی أُعِیذُکَ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ أَنْ تُحِلَّ شَیْئاً حَرَّمَهُ عُمَرُ قَالَ فَقَالَ لَهُ فَأَنْتَ عَلَى قَوْلِ صَاحِبِکَ وَ أَنَا عَلَى قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَهَلُمَّ أُلَاعِنْکَ أَنَّ الْقَوْلَ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَّ الْبَاطِلَ مَا قَالَ صَاحِبُکَ قَالَ فَأَقْبَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَیْرٍ فَقَالَ یَسُرُّکَ أَنَّ نِسَاءَکَ وَ بَنَاتِکَ وَ أَخَوَاتِکَ وَ بَنَاتِ عَمِّکَ یَفْعَلْنَ قَالَ فَأَعْرَضَ عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع حِینَ ذَکَرَ نِسَاءَهُ وَ بَنَاتِ عَمِّهِ
علی بن ابراهیم به نقل از پدرش (ابراهیم بن هاشم) به نقل از ابن ابی عمیر به نقل از عمر بن اذینه به نقل از زراره: عبدالله بن عمیر لیثی نزد امام باقر علیه السلام آمد و گفت: نظرت در مورد متعه زنان چیست؟
امام فرمود: خداوند در کتاب خود و به زبان پیامبرش آن را حلال کرده، پس تا روز قیامت حلال خواهد بود.
گفت: ای اباجعفر، آیا شخصی مانند تو چنین میگوید، در حالی که عمر آن را حرام کرد و از آن نهی نمود؟!
فرمود: اگر چه چنین کرده باشد.
گفت: تو را در پناه خدا قرار میدهم از این که چیزی را حلال کنی که عمر آن را حرام کرده است!
فرمود: تو بر سنت عمر پایبند باش و من بر قول رسول خدا. بیا تا مباهله کنیم تا ببینی که قول صحیح آن است که رسول خدا فرموده و باطل آن است که عمر گفته.
زراره میگوید: عبدالله بن عمیر پیش آمد و گفت: خشنود میشوی اگر زنان و دختران و خواهران و دختران عمویت چنین کاری را انجام دهند؟
هنگامی که آن شخص از زنان و دختران عموی امام یاد کرد، امام از او روی برگرداند.
فردی که این سوال را از امام پرسیده، عبدالله بن عمر اللیثی است.
آیةالله خوئی که شاید به جرأت او را بزرگترین فقیه عالم تشیع در بین معاصرین دانست، در اثر بزرگ رجالی خود با نام «معجم رجال الحدیث» که بحثهای مفصلی راجع به روات حدیث نوشته، راجع به این فرد (عبدالله بن عمر اللیثی) بیش از یک جمله به خود زحمت نوشتن نداده است!
عبدالله بن عمر اللیثی: یظهر مما رواه الشیخ بسند صحیح؛ خبث ذاته و شقاوته و معاندته للحق
معجم رجال الحدیث ج11ص291از این روایت خباثت ذات و شقاوت و عناد این شخص با حق آشکار میشود.