بهترین فیلمی که در تبلیغ ازدواج موقت و مُـتعه دیدم فیلم معادله بود
پسره نابغه ریاضی بود، از دختری خوشش اومد، رفت خواستگاریش، بابای دختره گفت باید با بابات بیای، پسره گفت اما من تو پرورشگاه بودم و بابا مامانم معلوم نیست، پدر دختره هم گفت، راه نداره پس، باید حتما با بابات بیای
خلاصه پسره افتاد تو خط تحقیقات و فهمید مامانش مرحوم شده اما باباش زنده است و فهمید که باباش، مامانش رو صیغه کرده! (نابغه ریاضی بودنشو رو داشته باشین فقط) خلاصه رفت سراغ باباهه و با اون رفت خواستگاری دختره
از قضا بابای دختره با بابای پسره، آشنا درومد! بابای پسره به بابای دختره گفت نبینم دفعه ای دیگه پسرم بیاد خواستگاری دخترت و بهش ندی ها !
بابای دختره گفت: میخواستم مطمئن شم که پسر خودم نیست !!!!!!