= خیلی سرم شلوغه و گرفتارم
- به هر کی و هر جا رجوع کردی غیر دل که که قطب نماتـه
= اما من شک ندارم که عقل راهبر دله و دل بدون عقل رو قبول ندارم
- منظور منم از دل همون عقله نه اون دل که دلپیچه بگیره!
= خب یهو بگو عقل که هم من اشتباه نکنم و هم کسی فکر نکنه محصولات DELL رو میگی! البته این دل که میگن قطب نماست بفرض هم که اون دل رو بگن یه چیزی زیرشه که مغناطیسش قویه و ممکنه کاری کنه که آدم راه رو کاملا وارونه تشخیص بده
17 سال پیش نگاشته شده
برام مسج زده:
جزیره دلم را برای آمدنت چراغانی کردم اما باز بهانه آوردی و گفتی از آب میترسم
17 سال پیش نگاشته شده
این همسر موقت ما گاهی از خودش شعر هم دروَکُــنه، این هم ظاهرا یکیشه:
دلا به عشق گلی مبتلا شدی درباغ
که بلبل از غم او نعره زد به صورت کلاغ
گلی که بینی او خود مثال دسته گلی است
مگر به تیغ پزشکان کند علاج دماغ
تورم است و گرانی و مشکل مسکن
کنون چه موقع آواز عشق بوده؟!
مرا به امنیت اجتماعی ام برسان
فدای چشم تو ساقی! بریز چایی داغ! البته میخواستم بهش بگم اینا شعره یا شر؟!
دیدم هم ممکنه ناراحت بشه و هم خب خیلی از شعرا تو همین مایه هان!!!
17 سال پیش نگاشته شده