به نوشته سلامتنیوز؛ معصومه رضایی عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری- مامایی دانشگاه شاهد با بیان اینکه آنورگاسمی یکی از مهمترین عوارض خودارضایی در دختران است تاکید کرد: «ممکن است این دختران در دوره مجردی با تحریک قسمتهای داخلی تناسلی خود و خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند، اما در زندگی مشترک آینده خود رضایتمندی جنسی و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.»
ادامه صحبت ایشان را میتوانید در لینک بالا ببینید.
دیروز آقایی و چندی پیش هم خانمی از من در مورد دارویی برای کاهش و یا قطع میل جنسی پرسید و من هم در پاسخ عرض کردم که: از نظر اسلام اصل بر این است که ازدواج (دائم یا موقت) صورت گیرد و میل جنسی در این مسیر هدایت شود و اگر میسر نشد آن وقت باید رفت سراغ خویشتن داری و به فکر راههای کاهش شهوت (مثل بلند کردن موهای بدن، کمخوردن، روزه، نماز، ندیدن نامحرم، خوردن آب نوشتهی سوره نور و ...) بود.
قرآن میفرماید: فلیستعفف الذین > لایجدون نکاحا
در کافی هم از پیامبر نقل شده که فرمودند: یا معشر الشباب علیکم بالباه > فان لم تستطیعوه فعلیکم بالصیام فانه وجاؤه.
مرحوم نوری در مستدرک طی حدیثی دیگر از پیامبر همین معنا را به صورتی کاملتر آورده و ازدواج و ارضای حلال شهوت را «احصن للفرج» دانسته و مقدم بر خویشتنداری.
13 سال پیش نگاشته شده
امشب در مراسم تقدیر از برگزیدگان ویژه پنجمین جشنواره بینالمللی رسانههای دیجیتال حاضر شدم.
نکته خاصی برام نداشت جز این تناقض جالب:
احمدینژاد در سخنرانی کمی خود راجع به رسانه و ارزش علم و اندیشه، صحبت کرد و سپس داستان سلیمان و تخت بلقیس را به عنوان مثال ذکر کرد.
وی گفت: در قرآن داریم که سلیمان دید یه پرندهای نیست که اگه اشتباه نکنم هدهد بود (!!) گفت این پرنده کجاست؟ اگه بیاد و دلیل قانعکنندهای نداشته باشه، ترتیبشو میدم! (عین لفظ ایشون رو عرض کردم)
پرنده اومد و گفت که آره زنی به نام بلقیس در یه سرزمینی حکومت میکنه و ...
خلاصه داستان رو گفت تا سر ماجرای آصف برخیا. بعد گفت که این آقا یه علم از این همه علومی که بشر میتونه بهش دست پیدا کنه رو داشت و تونست تخت بلقیس رو اونجا حاضر کنه و در ادامه گفت که ما باید به جایی برسیم که هرچی اراده کردیم، همون لحظه پیشمون حاضر بشه!
خلاصه بنده که محو در این سخنان ایشون بودم و کم مونده بود یه مکاشفه عرفانی هم برام رخ بده! پس از اتمام سخنان ایشون اومدم بیرون برای گرفتن موبایلی که تحویل داده بودم.
قریب به یک ساعت بین زمان تحویل دادن شماره و پیدا شدن موبایل بنده طول کشید که همین باعث شد از خلسه عرفانی که داشتم بیرون بیام و برگردم به واقعیتها.
پینوشت: پس از درج، این مطلب در سایتهای بسیاری بازتاب یافت، ظاهرا برخی افراد با توجه به اینکه «ترتیب چیزی رو دادن» در ذهنشون به معنای خاصی هست، حتی تا حد کفنپوشی برای این نسبت ناروا به سلیمان نبی هم پیش رفتهاند! و نوشتهاند:
«آیا نسبت دادن چنین کلامی به انبیا الهی از سوی رئیس جمهور علمای قم را به تحرک وادار نمیکند؟!آنانکه در دولتهای گذشته به صورت مستمر کفن پوش آماده بودند تا به کوچکترین سخن واکنش نشان دهند آیا امروز به خواب رفته اند؟»
اما باید بگم که اینطور نیست و این عبارت متناسب با محل بحث، معنای خاص خود را دارد. همچنین برخی خوانندگان این مطلب را دروغ دانستهاند که خب بنده و دیگر حاضرین در آن جلسه همه عین این عبارت رو از ایشون شنیدن و همه و حتی خود ایشون با صدای بلند خندیدند و مطمئنا فراموش نکردند اما چون به ما اجازه بردن موبایل را ندادند، نتونستم ضبط کنم.
به هر حال اگر دوستانی صدا یا فیلمش رو دارنن، متشکر میشم لینک بدن برای اطمینان بیشتر سایر دوستان.
13 سال پیش نگاشته شده
آقای قرائتی که در برنامه شب جمعه به موضوع «زیبایی در قرآن» پرداخت. ایشان در ابتدای این برنامه ضمن اشاره به پوچ بودن حرفهای وهابیان، سوال و جوابی جالب از یک شیعه و یک وهابی را نقل کردند که خواندنش خالی از لطف نیست؛
یک وهابی در قبرستان بقیع به یک شیعه گیر داده بود که: چرا میگویی یا حسن یا حسن!؟ امام حسن مُرد! خاک شد و خلاص! توسل به مرده شرک است.
این وهابی برای اینکه آن شیعه را بکوبد، قلمش را روی زمین انداخت و گفت: امام حسن بلند شو این قلم را به من بده! دیدی قلم را نداد. مُرد! تمام شد.
شیعه هم به این وهابی گفت: حالا تو قلمت را به من بده. قلم را از این وهابی گرفت، روی زمین انداخت و گفت: یا الله! قلم را به من بده. دیدی خدا هم قلم را نداد! مگر هرکس زنده است و قدرت دارد، باید نوکر تو باشد؟!!!
13 سال پیش نگاشته شده