خب قصد نداشتم تا آخر ماه صفر بنویسم و البته وقت نیز. اما دیدن آن همه بدعت و ناراستی مانع شد. البته حرف جدیدی نمیخواهم بزنم جز تکرار مکررات پیشین.
سه روز پیش یکی از خوانندگان وبلاگ اطلاع دادند که در شبکه معارف سیما برنامه پرسشپاسخی در مورد ازدواج موقت هست. برنامه رو دیدم. (آرشیو) تاسف برانگیز بود چرا که با وجود سه روحانی و کارشناس! دینی باز هم یه سری غلطهای متداول تکرار شد و حرف جدیدی نداشت.
چندی پیش هم ضرورت برگزاری کرسی آزاداندیشی در دانشگاهها مطرح شد که بنده آن را از همان ابتدا ممتنع و غیرممکن میدانستم و این امر آنقدر واضح بود که برخی اصولگرایان مثل دکتر کاتوزیان هم از بسته بودن فضا و ترس دانشجویان و اساتید از بیان عقائد (خصوصا سیاسی) خود سخن گفته بود. البته بنده در وادی غیرسیاسی و خصوصا دینی هم آن را فاقد کارکرد میدانستم به دلایلی...
دو روز پیش کرسی آزاد اندیشی در دانشگاه تبریز برگزار شد با موضوع ازدواج موقت. خودتون متنش رو بخونید ببینید چقدر مهملات گفته شده؛ چسباندن برداشتهای خلاف روایات به قرآن، محدود کردن ازدواج موقت به حالت غلط و تصوری که از اون دارند، ندیدن ضرورت قید «رشیده» و «اذن پدر» در ازدواج موقت، استفاده از توجیهات شخصی برای غیرمجاز کردن حلال خدا و ...
کارشناس! این جلسه هم در پایان ضمن اشاره به محدود بودن ازدواج موقت به وقت ضرورت، آن را با مجاز بودن خوردن گوشت خوک در وقت اضطرار مقایسه کرده که واقعا خاک بر دهانش باد.
13 سال پیش نگاشته شده
از امام سجاد نقل شده که فرمودند: هیچ روزی مانند روز امام حسین علیهالسلام نبود. 30,000 مرد گرد او را گرفتند که تصور میکردند آنها از این امت (مسلمان) هستند؛ هر یک از آنها با ریختن خون امام حسین میخواست به خدا تقرب پیدا کند در حالی که امام حسین خدا را برای آنها متذکر میشد اما آنها پند نگرفتند تا وقتی با سرکشی و ظلم و دشمنی او را کشتند.
... لا يوم كيوم الحسين ازدلف إليه ثلاثون ألف رجل يزعمون أنهم من هذه الأمة كل يتقرب إلى الله عز وجل بدمه وهو بالله يذكرهم فلا يتعظون حتى قتلوه بغيا وظلما وعدوانا ... (امالی شیخ صدوق ص547)
پینوشت1: معتقدم بدون زمینهسازی پیشینیان اینقدر انحراف ممکن نبود. علیهما لعائن الله.
پینوشت2: به دلیل مشغلههای کاری تا آخر ماه صفر، مطلب جدیدی در وبلاگ درج نمیشود بجز نظرات و لینکهای شما. همچنین اگر توفیق باشد، اربعین نایب الزیاره دوستان خواهم بود مثل پارسال.
13 سال پیش نگاشته شده
با توجه به اینکه این مساله خیلی پیش میاد، از دفتر آیت الله سیستانی استفتاء کردم که:
بیدار کردن دیگران (دوستان، همسر، فرزندان) برای نماز (مثلا صبح) واجب است؟
تنگ بودن و نبودن وقت تاثیری در پاسخ دارد؟ یعنی مثلا اگر نزدیک طلوع آفتاب است و یقین داشته باشم که نماز صبح نخواندهاند، آیا واجب است آنها را بیدار کنم؟ اگر بجای یقین، شک داشته باشم چطور؟
پاسخ دفتر: واجب نیست مگر پدر نسبت به فرزندان چنانچه از روی سهل انگاری باشد.
13 سال پیش نگاشته شده