کتاب مناقب از یکی از اصحاب امام صادق علیهالسلام چنین نقل میکند که:
نزد امام بودم که مردی آمد و از همسرش و اخلاق بد او شکایت کرد.
امام گفت او را بیاور.
امام به آن زن گفت شوهرت چه عیبی دارد (که با او بداخلاقی میکنی)؟!
آن زن به شوهرش نفرین و ناسزا گفت.
امام به او فرمود: اگر بر این رفتار (بدرفتاری با شوهرت) پافشاری کنی، سه روز بیشتر زندگی نمیکنی.
زن گفت: اهمیت نداره که اصلا نبینمش!
امام به آن مرد گفت: دست زنت را بگیر و برو. بین تو و او سه روز بیشتر (زندگی مشترک) نیست.
وقتی سه روز گذشت، آن مرد دوباره نزد امام صادق آمد. از او پرسید که زنت چه کرد؟
گفت همین الآن از تدفین او میآیم.
راوی میگوید به امام عرض کردم که چه رخ داد؟
امام فرمود: ظلم میکرد پس خدا عمرش را کوتاه کرد...
کنت عند أبی عبد الله علیه السلام إذ جاءه رجل، أو مولی له، یشکو زوجته وسوء خلقها قال: فائتنی بها فقال لها: ما لزوجک ؟ قالت: فعل الله به وفعل، فقال لها: إن ثبتِّ علی هذا لم تعیشی إلا ثلاثة أیام، قالت: ما أبالی أن لا أراه أبدا، فقال له: خذ بید زوجتک، فلیس بینک وبینها إلا ثلاثة أیام، فلما کان الیوم الثالث دخل علیه الرجل فقال علیه السلام: ما فعلت زوجتک ؟ قال: قد والله دفنتها الساعة قلت: ما کان حالها ؟ قال: کانت متعدیة فبتر الله عمرها، وأراحه منها. [فعل الله به و فعل: کنایة عن شتم کثیر و دعاء علیه بالسوء]
پ.ن: الآن جناب دکتر رعیت میگه کاش من در اون زمان بودم