همونطور که میدونید؛ اهل سنت وجود ابوبکر رو در غار همراه پیامبر (که در آیه 40 سوره توبه داریم) دلیلی بر فضیلت ابوبکر میدونن. شیخ طبرسی در ص326 ج2 کتاب «الاحتجاج» مناظره جالب شیخ مفید و عمَر در خواب رو آورده که جالب و آموزنده ست.
یکی از دوستان شمال شهر تهران! قبلا داستان این مناظره رو از بنده شنیده بود و امروز طی تماسی تلفنی خواستار متن کامل اون شد.
من برای ایشون فرستادم و مناسب دیدم که در وبلاگ هم درج کنم.
(مناظره زیر برای اولین بار در اینترنت منتشر میشود)
شیخ مفید میگوید: در خواب دیدم در راهی گذر میکردم و مردم بسیاری گرداگرد هم بودند. گفتم این چیست؟
گفتند حلقه ای در گرد مردی که موعظه میکند. گفتم آن مرد کیست؟ گفتند عمر بن خطاب است. (خلیفه دوم اهل سنت که در این وبلاگ نیز زیاد مورد عنایت! قرار گرفته و میگیرد)
پیش رفتم و مردم را کنار زدم و درون حلقه درآمدم بناگاه مردی را دیدم برای مردم درباره چیزی سخنرانی میکند.
سخنش را بریدم و گفتم: ای شیخ! آیه «ثانی اثنین إذ هما فی الغار» (و در کل، آیه 40 سوره توبه) چه دلالتی بر فضیلت ابوبکر دارد؟گفت: به شش دلیل فضیلت ابوبکر را اثبات میکند:
- خدا پیغمبرش را یاد کرده و ابوبکر را با او آورده و او را دومی آن دو خوانده (ثانی اثنین)
- گفته که هر دو در یکجا بودند و با هم الفت داشتند چرا که فرموده «اذ هما فی الغار»
- او را به پیغمبر بسته که مصاحب و هم صحبت آن حضرت بوده تا آنان را هم رتبه اعلام کند (اذ یقول لصاحبه)
- گزارش داده از مهرورزی پیامبر نسبت به او و موقعیتی که نزد پیامبر داشته (لا تحزن)
- خبر پیامبر به او مبنی بر اینکه خدا با هر دوی ماست و یار و یاور و مدافع ما دوتا (ان الله معنا)
- این آیه میگوید که سکینه و آرامش الهی بر قلب ابوبکر نازل شده چرا که پیغمبر هرگز جدا از آرامش قلبی نبوده
و این شش مقام است برای ابوبکر در آیه غار که تو و دیگران امکان فهمیدن آنها را نداشته اید!
به او گفتم: سخنت را پروراندی و شرح ان را به نهایت رساندی تا آنجا که هیچ آفریننده ای نمیتواند فضیلتی دیگر از این آیه بر یارت بیفزاید! اما من به فضل خدا و توفیق او آنچه را آوردی چون خاکستری بر باد خواهم داد!
- اینکه گفتی خدا ذکر پیغمبر نموده و ابوبکر را دومی آن حضرت شمرده، هیچ فضلی استفاده نمیشود زیرا گزارشی است از «شمار» و «تعداد». همانطور که وقتی بخواهیم یک مومن و کافر هم در شمار دو نفر هستند لذا در «ذکر شماره»، فضیلتی برای وی اثبات نمیشود.
- اما اینکه گفتی آنان را در یکجا وصف کرده، همانند با هم آوردنشان در شماره است که گفتم. زیرا در یک مکان خیلی وقتها مومن و کافر کنار هم گرد میآیند. مثلا در مسجد پیامبر مومن و منافق و حتی کافران جمع میشدند و با هم گرد میآمدند (از نظر مکانی) چنانچه خدای تعالی در آیه 35و36 سوره معارج نیز اشاره کرده است و نیز کشتی نوح، مجمع پیغمبر و پچهارپایان بود و روشن است که بودن در یک مکان دلالت بر فضیلتی که تو میگویی ندارد.
- اما اینکه گفتی ابوبکر مصاحب (هم صحبت) پیامبر بوده از دو فضل قبلی ات سست تر است چرا که مثلا خود خدا در قرآن (37کهف) فرموده: « قال له صاحبه و هو یحاوره ا کفرت بالذی خلقک من تراب ثم من نطفه ثم سواک رجلا ؛ مصاحبش در حالی که با او گفت و گو میکرد به او گفت آیا به آن کسی که تو را از خاک سپس از نطفه آفرید آنگاه تو را به صورت مردی درآورد کافر شدی»
همچنین در کلام عرب «صاحب» در مورد همدمی با چهارپا گفته میشود و دلیلش هم گفته مردم عرب است که الاغ را «مصاحب» آدمی میخوانند و گفته اند... (شعر عربی) و چون «صاحب» یک مومن میتواند یک کافر، چهارپا، یا حتی موجود بیجان نیز باشد لذا این نیز فضیلتی را برای وی اثبات نمیکند.- اما اینکه گفتی به او فرموده: «غم مخور» دلیل برا وبال و کاستی و خطای اوست و دلالت نهی پیامبر از این حزن نیز همین را میرساند.
- اما اینکه پیغمبر فرموده «خدا با ماست»
گفته اند که ابوبکر گفت: ای رسول خدا من برای برادرت علی نگرانم (که در بستر بجای تو خوابیده و هر لحظه شمشیر زنان عرب ممکن است قطعه قطعه اش کنند) و پیامبر در جواب فرمود که خدا با ما (من و علی) است.- اما اینکه فرمود «سکینه و آرامش بر قلبش نازل کرد » را خاص ابوبکر گرفتی و گفتی که پیامبر سکینه نمیخواهد! خلاف قرآن است که فرمود « فانزل الله سکینته علیه و ایده بجنود لم تروها » (همین آیه 40 سوره توبه که مورد بحث است) و کسی که اینجا بر او سکینه و آرامش فرود آمده همان است که خدا او را با لشگریانش تایید کرده باشد که فرموده «ایّده بجنود لم تروها» و اینکه گفتی پیغمبر سکینه و آرامش نمیخواهد خلاف خود قرآن است که در دو جا از نزول آن بر قلب پیامبر حکایت دارد؛ در آیه 26 سوره توبه و 26 سوره فتح میفرماید: ثم انزل الله سکینته علی رسوله و علی المومنین.
و چون آن حضرت در غار بود نزول سکینه و آرامش را خاص او کرد و اگر مومنی! هم همراه او بود مانند دو آیه بالا مومنان نیز با او شریک و همراه او آورده میشدند و اخراج ابوبکر از نزول سکینه و اختصاصش به پیامبر (فانزل الله سکینته علیه) دلالت بر اخراج ابوبکر از یمان نیز هست!عمر بن خطاب ملعون نتوانست جوابی به من بدهد و حیران ماند و مردم نیز از گرد او پراکنده شدند و من از خواب بیدار شدم.
دانلود متن عربی و فارسی این مناظره بصورت فایل pdf
در صورتی برای دانلود کتاب فوق با مشکل مواجه شدید روی لینک فوق کلیک راست کنید و گزینه save target as را انتخاب کنید.
23 محرم، سالروز تخریب حرم عسکریین هم تسلیت عرض میشود.