قبلا در این مطلب، به مقدمه کتاب کتاب ازدواج موقت، مدیریت شهوت؛ نوشتهی محمد ترکاشوند اشاره کردم. مطلب زیر نیز یک پرسشپاسخ جالب از این کتاب است که با کمی ویرایش درج شده است.
یکی از علمای سنی کردستان به نام آقای مردوخ در مخالفت با حکم مترقی و حکیمانهی ازدواج موقت میگوید: در سال هشتم هجرت در ایام توقف سپاه اسلام در مکه، دختران و زنان بیوهای که خود را زینت داده به سربازان اسلام نشان میدادند و آتش شهوت آنان نیز سبب طول توقف و عزوبت مشتعل میگشت از این روی رسول اکرم به حکم ضرورت و از باب اکل میته اجازه عقد موقت را صادر فرموده.
آقای طباطبایی در جواب وی اینچنین گفته:
1. آیا زبیر، دختر خلیفهی اول را همان روزها به عقد موقت درآورده بود؟ و عبدالله بن زبیر که از این ازدواج به وجود آمده بود و یکی از صحابه رسول خدا به شمار میرود سال دهم هجرت موقع رحلت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله مثلا یکساله بود؟
2. آیا راه رفع این خطر این بود که رسول اکرم حکم جواز زنا را صادر کند؟ یا این بود که از تظاهر زنان آرایش کرده و اختلاط بیبند و بارانهی آنان که به نص قرآن ممنوع است جلوگیری کند؟
3. مگر جریان فتح مکه چند سال طول کشیده که سپاه اسلام اینگونه عزوبت پیدا کرده و گرفتار ضرورت شوند؟ درصورتی که با ملاحظه ی گرفتاریهای دیگر رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در این مسافرت مانند گرفتارهای جنگ حنین و محاصرههای متعدد طائف و اصلاحات دیگر اطراف تهامه، سپاه اسلام جز روزهای معدودی در مکه نبودهاند.
4. راستی اگر این مقدار از توقف سربازان بدور از خانواده، ضرورت به وجود آورده و مجوز اباحه زنا شود، آیا در دنیای امروز که همه جا را منظرههای دلفریب و شهوتانگیز فراگرفته و در چشمانداز هر کوچه و خیابان صدها زن غرق در زینت و دختران نیمه عریان فراوان به چشم میخورند و جوانان جنسمخالف هم غالبا تنگدست، کارگر یا محصلند که دسترسی به ازدواج و تحمل هزینه تشکیل خانواده ندارند، متعه و حتی زنا با زنان شوهردار و محارم و... جایز نیست؟