یکی از خانمهای خواننده وبلاگ طی نامهای با عنوان «یکی دیگر از اشکالات تعدد زوجات به لحاظ تربیتی، از مرتضی مطهری» این اشکال متداول را همراه با پاسخ برای ما ارسال فرمودهاند:
اشکال داشتن بیش از یک همسر: برای زن دشمنی بالاتر از «هَوُو» وجود ندارد. چند همسری زنان را به قیام و اقدام علیه یکدیگر و احیانا علیه شوهر وا می دارد و محیط خانواده را که باید محیط صفا و صمیمیت باشد، به میدان جنگ و کانون انتقام و کینه تبدیل میکند. این دشمنی از مادران به فرزندان نیز سرایت میکند و محیط خانواده که باید الهام بخش مهربانی به کودکان باشد، درسآموز نفاق میگردد.
پاسخ این اشکال: در اینجا باید دید که چقدر از این آثار ناشی از طبیعت تعدد زوجات است و چقدر معلول طرز اجرای غلط آن. آنجا که مرد و زنی زندگی آرامی دارند و یک دفعه مرد فریفتهی زن دیگری میشود و با یک قرار محرمانه، ناگهان زن دوم وارد خانه و صاحباختیار کارها میشود و به زندگی زن اول شبیخون میزند، واضح است که عکس العمل روحی اولی جز کینه و انتقام نیست، اما اگر زن اول بداند که شوهرش «مجوز» دارد و ازدواج دوم به معنی پشت کردن به او نیست و مرد نیز ژست خودسری و استبداد را از خود دور کند و بر احترامات و عواطفش نسبت به زن اول بیفزاید و زن دوم هم بداند که زن اول حقوقی دارد که نباید به آن تجاوز کرد، خصوصا اگر همه متوجه باشند که در راه حل یک مشکل اجتماعی گام بر میدارند، مسلما از ناراحتی ها کاسته خواهد شد. قانون تعدد زوجات یک راه حل مترقی ناشی از یک دید اجتماعی وسیع است، لذا اجرا کنندگانش هم باید در سطح عالیتری فکر کنند و از یک تربیت عالی اسلامی برخوردار باشند.