نمیدانم چون متناسب شرایط روحی من بوده به دلم نشسته یا اینکه برای همه همینطور است؛
شیخ صدوق در کتاب «خصال» خود از ابوذر نقل میکند که: پیامبر تنها در مسجد نشسته بود که به محضر او وارد شدم. پس فرصت را غنیمت شمردم!
سپس اباذر از پیامبر سوالاتی میپرسد و پیامبر هم جوابش را میفرمایند.
در نهایت ابوذر از پیامبر درخواست توصیه و نصیحت میکند.
پیامبر هم نصایحی میفرمایند که عبارت زیر همان مورد دلنشینی است که اول مطلبم عرض کردم:
علیک بطول الصمت فانه مطردة للشیاطین و عون لک علی امر دینک
بر تو باد به سکوت طولانی؛
که طردکننده شیاطین است
و کمکی برای تو در امر دینت.