زندگی اجباری :: آیا در دین اسلام، راه رسیدن دو نفر به یکدیگر فقط زندگی مشترک است؟

* اشاره: مقاله زیر توسط آ.سالاری جهت چاپ در مجله‌ای نگاشته شده اما به دلایلی موفق به چاپ آن نشده است. نویسنده این مقاله به ابهامات و سوالات شما پیرامون این مقاله، در نظرات همین مطلب پاسخ خواهد داد.

یک مسأله‌ی ساده. در ایران امروز، اگر دو نفر عاشق هم‌دیگر بشوند، اما نخواهند تشکیل خانواده بدهند، چه کار باید بکنند؟

اساساً در ایران امروز برای باهم‌بودن دو نفر، هیچ راه مشروعی ـ از نظر عرفی ـ جز تشکیل خانواده وجود ندارد. و همین استعداد زیادی دارد برای مشکلات بعدی. که خیلی از خواستن هم‌دیگر‌ها، الزاما راهش تشکیل خانواده نیست و وقتی«اجبارا» راهش شد تشکیل خانواده، طبیعتا خیلی زود نتیجه‌اش خودش را در جاهای دیگر و بعدتر نشان میدهد.

رابطه ی بین زن و مرد، از نیازهای گوناگونی نشات میگیرد. نیازهایی طبیعی که رسیدن به آنها، نیازمند رابطه با جنس مخالف است. و جنس این نیاز، در هر مورد با مورد دیگری تفاوت دارد. چیزی که هر شخص را به رابطه وامیدارد، هرچند به صورت کلی در همه یکسان است، اما در هر کس نسبت مسائل مختلف در این مسئله متفاوت است. و همچنین گاهی اساسا بعض نیازها در بعض افراد مطرح نیست. و این یعنی اینکه انگیزه ی افراد برای برقراری رابطه با جنس مخالف، متفاوت است.

ازدواج به معنای عرفی آن، یعنی تشکیل خانواده و آغاز زندگی«مشترک» یکی از انواع رابطه است. برای پاسخگویی به نیازهای طرفین. اما آیا این راه حل میتواند یک نسخه‌ی مشترک باشد برای همه ی گونه‌های آدمها؟

یکی از دلائل مشکلات عمیق جامعه ی امروز در مسئله ی ازدواج، همین مسئله است. اینکه برای تمام گونه‌های علاقه، همین یک راهکار را فقط داریم. و طبیعی است که به مشکل برخواهیم خورد. وقتی که خیلی از رابطه‌ها به گونه‌ای هستند که اساسا با ازدواج نه تنها حل نمیشوند بلکه منجر به بریدن از هم نیز میشوند. این منطقی است که دوست داشتن الزاما به معنای علاقه به زندگی مشترک نیست. این جرم نیست. بی مسئولیتی هم نیست. این طبیعت انسانهاست. که حق دارند گاهی فقط یکدیگر را دوست داشته باشند. همین. و به زندگی با هم علاقه‌ای نداشته باشند. برای نیاز این آدمها باید راه حل مناسب آنها را طراحی کرد. نه اینکه با اجبار به چارچوب سنتی ازدواج آنها را مجبور به پذیرش ابعادی ناخواسته در رابطه شان کرد.

به چه دلیل تنها راه باید «زندگی مشترک» باشد؟
در جامعه‌ای که هم حاکمیت و هم مردم ادعای متدین بودن دارند، طبیعتا ملاک و مشخص کننده‌ی خطوط، باید دین باشد. اما آیا در دین اسلام، راه رسیدن دو نفر به یکدیگر فقط زندگی مشترک است؟

مشکل - مانند باقی مشکلات بعد از انقلاب - از جایی شروع شد که عده‌ای سعی کردند نظریات شخصی خودشان را که تابع علم ناقصشان از علوم روز و درک شخصی از جامعه و یک مقداری هم استحسانات شخصی بود، به اسم «نظر دین» به جامعه غالب کنند و طبیعی است در جامعه‌ای با آن شرایط، هم آن آدمها بشوند سیاست گذاران فرهنگی و هم آن نظریات بشوند چارچوبهای نظام «دینی».

مشکل این است که از اول این تصور غلط را درست کردند که «تشکیل خانواده در اسلام پسندیده است و نه چیزی دیگر» و اصلا هم فکر نکردند به اینکه در همین اسلام، بحث تشکیل خانواده یک بحث جدا از بحث نیاز به جنس مخالف است. خلط این مسئله باعث شد تا این تصور از نگاه اسلام شکل بگیرد. که در آن اساسا به جز تشکیل خانواده هیچ راه مشروع دیگری وجود ندارد. در حالیکه بدون نیاز به داشتن پشتوانه ی علمی خاصی و حتی با رجوع به یک کتاب حدیث هم میتوان این را فهمید که در نگاه دین، تشکیل خانواده و نیاز به رابطه با جنس مخالف، دو مقوله‌ی جدای از یکدیگرند. پس باید راه حلهایی جدای از یکدیگر داشته باشند. و قطعا نسخه ی زندگی مشترک، چاره‌ساز کسی که نیازی به آن ندارد نیست. برای کسی که «دوست» دارد و یا «دوست» داشته شده(!)، باید نسخه‌ای دیگر داد.
گاهی باید کمی سکولار شد. گاهی باید کمی واقع بینانه‌تر به دین نگاه کرد. از اثرات انقلاب و نیاز شدید به دین برای توجیه حاکمیت، این بود که یک بخش مهم از دین نادیده گرفته شد. آنجایی که در خیلی از مسائل - برخلاف تصور رایج که دین برای همه چیز برنامه دارد - دین هیچ دخالتی ندارد و امر را واگذار به مکلف کرده. اگر کسی با این نگاه مسائل را بررسی کند نمونه‌های زیادی خواهد دید. اساسا فقه شیعه آزادی‌های زیادی برای مکلف قائل است. آزادی‌هایی که بر اثر برخی مسائل زیرپا گذاشته میشود و قوانین من‌درآوردی جایشان را میگیرد. به همین دلیل است که یک آدم عاقل(!) وقتی از بیرون به این هیولای ساخته شده توسط متشرعه نگاه میکند، از دین زده میشود. چون این دینی که به همه چیز قرار است سرک بکشد اساسا متعبد شدن به آن منطقی نیست.

دین در خیلی حیطه‌ها فقط نقش ناظر را دارد. از مکلف فقط میخواهد «باید» و «نباید» هایش را لحاظ کند. و بعد، آزاد است در هرکاری که میخواهد. یک نماد بارز این مسئله مسائل اقتصادی است. که در آن فقه فقط نقش امضاکننده را دارد و هیچ دخالتی را ندارد. و بخصوص این حکم استثنایی و درک نشده که سرلوحه ی تمام مباحث اقتصادی فقهی است که «بیع صحیح آن است که عرف آن را صحیح بداند».

و مسئله ی ازدواج؛ اگر کسی نگاه دقیقی داشته باشد با همچه چیزی روبرو میشود که دین در مقام باید و نبایدش - فارغ از بحث اخلاق - فقط خواسته که خطبه‌ای خوانده شود. همین.
و بعد اختیار کامل را واگذار به مکلف کرده و البته که مسائل اخلاقی فراوانی را مطرح کرده. حتی گاهی با زبانی به الزام آوری واجبات. اما اصلش همان است. که مکلف را آزاد گذشته در جزئیات رفتارش.

مکلف آزاد است در انتخاب منش زندگی‌اش. فقط شرع را باید رعایت کند. همین و همین و نه ذره‌ای بیشتر. مشکل جایی است که در جامعه‌ای که ادعای دینی بودن دارد، مکلف حق ندارد از آزادی‌های مشروعش استفاده کند و در بند خطوط ساخته شده‌ی آدمهاست که دینی نو ساخته‌اند انگار و این مکلف است که هر روز باز بیشتر باید فرو برود در این خطوط که ازشان فراری ندارد و این انگار سرنوشت محتوم جامعه‌ی دینی است.

14 سال پیش نگاشته شده

درباره این وبلاگ

هدف اصلی این وبلاگ که در بین روزنوشته‌هایم مورد توجه بنده بوده؛ بیان مسائل نظری و خبرهای پیرامون «ازدواج موقت» است.

لازم می‌دانم اعلام کنم که نویسنده این وبلاگ هیچ فرد یا موسسه‌ای را در هیچ‌جای ایران برای یافتن همسر موقت سراغ ندارد و فعالیت همسریابی (موقت و دائم) هدف این وبلاگ نیست.

بیشتر...

برای مشاهده نسخه کوچک و مخصوص موبایل این سایت، کافی است آدرس manmote.com را در موبایل خود وارد کنید.

برای اطلاع از مطالب جدید وبلاگ، ما به شما feed (یا همان rss) را پیشنهاد می‌کنیم. اگر نمی‌دانید فید چیست، اینجا را کلیک کنید

Post RSS feed

روش دیگر که مخصوص پیرمردها! میباشد، دریافت متن مطالب جدید در ایمیل شماست. بدین منظور، ایمیل خود را وارد کنید


برای تازه واردین

چند مطلب مهم

بخش نظرات غیر فعال است
در صورتی که فرمایش خاصی دارید، از فرم ارتباط با ما استفاده نمایید







فارغ التحصیل دانشگاه هستم و توفیق طلبگی رسمی را نداشته‌ام. در این سایت علاوه بر نوشته های روزانه در موضوعات مختلف، سعی بر این بوده که بیشتر به مطالب و اخبار مرتبط با ازدواج موقت پرداخته شود.

در زمینه احکام و روایات مربوطه علاوه بر مطالعات شخصی، از راهنمایی‌های دوستانی فاضل نیز استفاده کرده‌ام که از همه آنها تشکر می‌کنم.

باز هم لازم می‌دانم که اعلام کنم هدف هم ابلاغ صحیح مطالب مربوط به ازدواج موقت است نه ترویج عملی و رساندن افراد به هم.

اگر در زمینه این هدف می‌توانید به بنده کمک کنید یا سوالی در این باره دارید که با جستجو در مطالب وبلاگ نتوانستید پاسخ آن را پیدا کنید، می‌توانید از طریق آدرس الکترونیکی manmotecom در جیمیل با ما ارتباط برقرار کنید یا از طریق فرم زیر:

نام شریف شما

آدرس الکترونیکی (جهت دریافت پاسخ)

فرمایش شما