دکتر ابراهیم فیاض یکی از اساتید دانشگاه در گفتوگویی با هشدار نسبت به شکلگیری انقلاب جنسی درایران به دولت پیشنهاد داد تا خانههایی را برای تخلیه جنسی ایجاد کند.
به گزارش جهاننیوز وی در این گفت و گو با تاکید بر این که نمیتوان غریزه جنسی را در خیابان ارضا کرد گفت: پیشنهاد من این بوده که دولت به سرعت و به صورت انقلابی خانههای ده متری، بیست و سی متری بسازد که حالت دنج و کممئونه دارند، تا از انقلاب جنسی در ایران جلوگیری شود.
وی افزود: با این وضعیت اگر پیش برویم ما در ایران حتما در چند سال آینده با مشکل مواجه خواهیم بود. که اوج آن در همجنسگرایی و روابط زنان و مردان همسردار خواهد بود که احتمالا با تبلیغات دشمن هم تقویت خواهد شد.
لازم به ذکر است که این خبر جهاننیوز، بخش کوتاهی از مطلب کاملی است که در وبلاگ دکتر فیاض درج شده است. جهت استفاده بهتر، متن کامل این مقاله را که حرفهای و نکات بکری دارد، اینجا نقل میکنم. مطمئنا ضمن خواندن این مطلب، خنده همواره بر لبان شما خواهد بود
(لینک این مطلب در وبلاگ ایشان، در پایان همین مطلب درج شده است)
دکتر ابراهیم فیاض دانش آموخته حوزه و دانشگاه است. دروس حوزوی را در قم تا خارج و کارشناسی جامعه شناسی و ارشد مردم شناسی را در دانشگاه تهران تمام کرده است. برای دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) را انتخاب کرد و در سال 1381 با نوشتن رساله ای در زمینه تولید و تبادل معنی فارغ التحصیل شد. کثرت، تنوع و عمق مطالعات دکتر فیاض مثالزدنی و نواوریهای او در زمینه مفهومسازی و نظریهپردازی خواندنی است.
به نظرشما این وضعیت مصرف در جامعه مطلوب است؟
نه، اما ثبات جامعه ما الان وابسته به همین رویه مصرف است. الان زن و مرد برای چی با هم ازدواج میکنند؟ میخواهند از نظر احساسی و عاطفی کامل شوند؟ پس این مهریه های سنگین برای چیست؟ مدام می گویند مهریه را کی داده و کی گرفته؟ اما حالا که داریم میبینیم اتفاقا خیلیها هم میگیرند!
اصلا اگر نخواهند بگیرند هم جایگاه اصلی خود را ندارد؛ مهریه سنگین اعتبار دختر تلقی میشود. یا اهرم فشاری برای کم شدن طلاق چون فکر میکنیم خانواده ها دوام ندارند و زود از هم می پاشند.
بله وقتی مدرن می شویم و زندگی ها درآستانه فروپاشی قرار میگیرد، مردم برای دوام زندگی به دنبال مکانیسمهای دیگری می روند، که یکی از آنها مهریه است.
در جهیزیه هم قصه همین است؛ اگر مساله مایحتاج یک زندگی دو نفره باشد که چند تا وسیله اولیه کفایت میکند. پس این همه وسایل و تجملات رنگارنگ و غیرضروری برای چیست؟ تا میپرسی می گویند اعتبار دخترمان است.
خب این وضع نباید اصلاح شود؟
گمان من این است که اگر بخواهد اصلاح شود دیگر ازدواجی صورت نمیگیرد! که داریم به همین سمت هم میرویم.
ریشه این قضیه کجاست؟
ریشهاش این است که ما اعتباریاتی به نام سنت داشتیم. یک دفعه خواستیم به هم بزنیم. همه چیز از هم پاشید. عقلانیت که میآید خانواده میرود. الان بریز و بپاشمان است که خانوادههایمان را نگه داشته.
الان بسیاری از زن و مرد ها در مسایل جنسی با هم اختلاف دارند. برنامهای هم نداریم.
تصمیم گیری میشود که تعطیلی ها را کم کنند. خب در همین تعطیلیها زن و شوهر میتوانند همدیگر را ببینند. ارتباطشان را تنظیم کنند. فکر کنید این هم نباشد چه میشود؟ هیچ، می شود اروپا. خانواده معنی اصلی خود را از دست می دهد.
الان در اروپا مصرف نیست. یک قهوه می خورند چند دلار مالیات رویش میآید. برای همین ارتباط کم شده. دیگر به یک چای هم نمیشود کسی را دعوت کرد. خانواده در آنجا دارد از هم می پاشد. ما هم داریم به همان سمت می رویم. سیستم که در هم می پیچد قصه همین میشود. الگوی مصرف باید از سیاستگذاری در بیاید و وارد برنامهریزی شود. این اختلال دولت است، نه اختلال مردم. ماشین را دولت با سوخت بنزینی و پرمصرف می سازد بعد می گوید در مصرف سوخت صرفهجویی کنیدو به همین ترتیب. مساله این است که مردم پولشان را دور نمیریزند. این یک مساله عقلانی است. اگر الان دارند با مصرفگرایی بیشازحد این کار را میکنند حتما دلیل دیگری پشت این قضیه هست.
تا یک زمانی این وضعیت مصرفزدگی در جامعه ما نبود، چی شد که به اینجا رسیدیم؟
دلیلش این است که در سکس دچار مشکل شدیم ولی نمی خواهیم بفهمیم مشکل جای دیگری است. من اگر امروز بخواهم در دانشگاه انسانشناسی جنسی درس بدهم، فلان استاد اعتراض میکند که آقا درست نیست. آبرویمان میرود. اما مردم که نمیفهمند. پزشک نیستند. میدانند که درد دارند اما راه درمانش را بلد نیستند.
خانوادهها دچار مشکل جنسی هستند. ارتباطهایشان سرد میشود. میخواهند همبستگی ایجاد کنند به غریزه گرسنگی پناه میبرند. الان زنان ما همه کدبانوی آشپزخانه هستند تا شریک جنسی برای همسرانشان. چرا مردها در ایران این قدر چاق هستند؟ چون زنها می خواهند خانمیشان را با غذاهایشان اثبات کنند. این طوری شوهرداری میکنند. همین سیر میرسد به پر مصرفی. هر شب غذا درست میکند و دور میریزد برای اینکه خانم خوب بودنش را اثبات کند. چون همبستگی جنسی وجود ندارد. و این مشکل در خانوادههای مذهبی بیشتر است.
چرا؟
چون جنسیت آنجا در لفافه ی فرهنگ بعضا نادرست مذهبی پیچیده شده است. مساله جنسی ساده است اما در لفافهی فرهنگ که میپیچد مشکلزا می شود. هر قدر ما مسایل جنسی را فرهنگیتر کردیم، مشکل بیشتر شد.
یعنی شما مشکل را فقط در همین مساله می بینید؟
بله! غیر از این چیزی نیست. چرا این قدر تعارف می کنیم؟ همه میگویند این چیز مهمی نیست و من هرقدر به عنوان یک مردمشناس مطالعه میکنم میبینم همهاش همین است. فقط مدام پیچ میخورد که آخر خودش هم گم میشود.
فرض بگیرید الان برای عروسی یک دختر و پسر صدبار باید بروند خواستگاری، برو و بیا، مهریه، جهیزیه عقد بعد هم هزار دردسر مراسم عروسی. این همه دردسر برای شروع یک زندگی. خب چرا باید این قدر اذیت شوند؟ طبیعی است که در چنین وضعی جوانان به فساد میافتند. همچنان که الان مصادیقش را داریم.
این مشکل ناشی از التقاط فرهنگ اسلام و فرهنگ غربی وارداتی در سالهای بعد از جنگ نیست؟
بله همین طور است. غرب با سیستماخلاقی، جنسی، اقتصادی و هر چیز دیگر که دارد به سمت ما آمد. ما خواستیم مثل آنها نشویم، روش ایستادن در برابر آنها را بلد نبودیم در نتیجه آن قدر در خود تنیدیم که خودمان را هم گم کردیم. در چنین فضایی نسل جوان خیلی زود زده می شود و همه چیز را رها می کند.
خب حالا باید چه کار کنیم؟
باید برگردیم به اسلام. اسلامی که ائمه معرفی کردهاند. اسلام سه چیز را تاکید می کند: خون، مال، ناموس.
خون که جان ما است. مال فرآورده دست انسان است و ناموس هم که همان مساله جنسی است. که عجیب است هر دویش هم در فقهاسلامی به هم ربط دارد.
اگر در این دنیا باشی مال و جنس را باید درست حفظ کنی.
جزییتر راهکار بدهید آقای دکتر. مثلا دانشگاه در این فضا چه کار باید بکند؟
دانشگاه و نهادهای تاثیرگذار باید جوانان را به ازدواج در سنپایین تشویق کنند. چرا جوان را این قدر معطل می کنیم؟ اصلا چه توجیهی دارد که طرف سن بلوغش 15 سال باشد و سن ازدواجش بالای 25 سال؟
ازدواج در سن پایین آسیب های دیگری ندارد؟
هرچی باشد بهتر از الان است. عقدههای جنسی، بیماریهای بهداشتی که در جوانان به وجود آمده. مشکل فاصله بین سن بلوغ و ازدواج را داریم با عرفان جبران میکنیم مدام میگوییم تقوا داشته باشید. مگر جوان چه قدر میتواند خودش را حفظ کند؟ بعد از چند وقت بیمار می شود. ضدیت با مسایل جنسی پیدا می کند برای اینکه بتواند خودش را حفظ کند. بعد از ازدواج هم با همسرش مشکل پیدا میکند و تا بخواهیم مشکلش را حل کنیم 10 سال از زندگیاش گذشته. حضرت یوسف را میگویند اگر برهان پروردگارش را نمیدید نمیتوانست در برابر زلیخا مقاومت کند. اما چند نفر برهان میبینند؟ چند نفر میتوانند این ظرفیت را در خود ایجاد کنند؟
من معتقدم فاصله سن ازدواج با سن بلوغ باید سه چهار سال باشد. اولین تجربه و تخیل جنسیاش را باید با ازدواج رسمی شروع کند. مطمئن باشید که جامعه هم سالمتر میماند. خیلی خانوادهها میتوانند کمک کنند اما به دلیل اینکه ازدواج در سن پایین را ضدارزش میدانند این کار را نمیکنند.
مشکل جای دیگری است به جای دیگری فشار میآوریم. الان غریزه گرسنگی به معنای واقعی جایگزین غریزه جنسی در ایران شده. در مرحله بعد غریزه گرسنگی مشکل اقتصادی ایجاد میکند و تمام برنامه ریزی ها میرود روی اقتصاد. ولی مشکل غریزه جنسی است.
در اروپا که این مشکل را به شیوه خودشان حل کردهاند. مصرف ندارند. ما الان برای چی خودنمایی میکنیم؟ من استاد 60 ساله دانشگاه با فلان تیپ و فلان لباس برای دخترها خودنمایی میکنم. چون عقده دارم. دختری که تن به این کارها میدهد مشکل روحی و جسمی دارد. طرف مشکل جنسی دارد دنبال پول میدود. مثل گرگ از دهان همه پول را بیرون می کشند. در این دانشگاه ها الان کاری که نمیشود کار علمی است. دانشجو و استاد مدام مشغول چیزهای دیگر هستند. باید الگوی جنسی را در جامعه درست کنیم. بعد دیگر این دختر و پسر خودنمایی نمیکنند چون آرامش روحی دارند.
پرمصرفی ما به دلیل مشکل روحی است که از مشکل جنسی دچارش شدهایم. زن مشکل دارد به پرده و مبل خانه ایراد می گیرد.
وقتی میگویند ازدواج نصف دین را کامل میکند ،نصفش را هم به خدا بسپار. معلوم میشود یعنی چی؟ یعنی اگر به وضعیت ازدواج در جامعه سر و سامان بدهیم همه مشکلات حل میشود. چارچوب اسلام واضح و روشن است البته اگر سوادش را داشته باشیم. مساله این طور حل می شود. نه اینکه زود بگوییم ازدواج موقت. (دکتر این قسمتش را خراب کردی! و خلاف اسلامی است که دربارهاش گفتی) میخواهیم مثل جوامع غربی آزادش کنیم لعاب اسلامی به آن میدهیم میگوییم ازدواج موقت. ما اصلا برای جوان ازدواج موقت نداریم. (فقط از منظر جامعهشناسی و البته نظر شخصی ایشونه و نه نظر اسلام) جوان 20 ساله و دختر 15 ساله اگر با آموزش جنسی دقیق با هم ازدواج کنند چه مشکلی پیش میآید؟ (هیچی اما اولا همیشه امکانش نیست و ثانیا مزایایی در ازدواج موقت هست که در دائم نیست)
دستگاه اجرایی الان برای حل این مشکل چه کاری میتواند انجام دهد؟
خانههای 20 متری بسازد. چون مساله اصلی فضا است. طرف خانه داشته باشد ازدواج میکند و تمام مشکلاتش حل می شود. بعد هم خودش جدی به دنبال کار میرود. کسی به زن و زندگیاش علاقه داشته باشد چون میخواهد برای خودش آینده درست کند کار میکند.
همین دانشجو اگر به کسی دلگرم بود، دست از این موش و گربهبازی با دخترها برمیداشت و درست درسش را میخواند تا به درد آیندهاش بخورد. تا پول در بیاورد و زندگیاش را اداره کند، به همین ترتیب جامعه هم ساخته میشد.
شاید بگویند این حرفها را نباید بزنید اما پوشاندن این چیزها درجامعه اسلامی کتمان اسلام است. دین را واژگون نشان دادن است. با همین ابتداییات جامعه آسیب میبیند چون گرسنگی دین را از بین می برد. «کاد الفقر ان یکون کفرا».
منبع: وبلاگ دوستداران دکتر ابراهیم فیاض