بسی موجب خوشحالیست که افراد فهیمی نظیر حجةالاسلام زیبائینژاد هنوز هم هستند و مسئولیتشان مانع بیان حقایق نشده است.
همه حرفهای «مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان» در «نشست نقد و بررسی لایحه حمایت(تحکیم) خانواده» دلنشین بود فلذا ترجیح میدم که صحبتهاشون رو اینجا کپی کنم:
- اگر مصالحی در جامعه وجود دارد که ما را به دست برداشتن از برخی گزاره های فقهی مجبور می کند، باید در یک بررسی بدانیم که شرع نسبت به این تغییر راضی است یا خیر.
- در طول 20 سال گذشته به بهانه مسائل اجتماعی، هر روز قوانین سکولارتر شده است.
- نباید به اسم تحکیم خانواده امتیاز را به اجزای خانواده بدهیم. در نگاه سطحی موجود در لایحه تحکیم خانواده، حمایت از خانواده به مصالح زن اول تقلیل داده شده است حال آن که مشخص نیست این لایحه حتی بتواند مصالح زن اول را هم تامین کند.
- در بعضی از عبارات این لایحه مسلمات فقهی نادیده گرفته شده است، از جمله آن که صدور مجوز طلاق به دادگاه سپرده شده است.
- وی با اشاره به استفاده از عباراتی نظیر عدالت در لایحه تحکیم خانواده اضافه کرد: تصویب این لایحه ممکن است منجر به کج فهمی قضات شود، چرا که قضات تحصیلات فقهی ندارند و به برداشت عرفی از این عبارات می پردازند و مثلاً از عدالت معنای برابری و یا عدالت در محبت را برداشت می کنند.
- تصویر بولهوسانه دادن به تعدد زوجات، معضلات زیادی ایجاد می کند.
- زیبایی نژاد با اشاره به تفاوت آمار دختران آماده ازدواج نسبت به پسران اظهار داشت: در حال حاضر بسیاری از دختران روستایی به دلیل افزایش مهاجرت از روستاها ازدواج نکرده باقی مانده اند. (چقدر این نکته ظریف بود)
- وی اظهار داشت: درسال 90 مشکل اساسی ما دختران ازدواج نکرده خواهد بود که دارای مشکلات عاطفی، بدون فرزند بودن و مسائل جنسی هستند.
- قانونگذار تعدد زوجات را مشروط به اضطرار دانسته است در صورتی که ضرورت اجتماعی ایجاب می کند زمینه برای تعدد زوجات فراهم شود.
چرا به این توجه نمی شود که زن های مطلقه، زنان بیوه و دختران با سنین بالا هم دچار اضطرار هستند.
البته در لینک فوق صحبتهای دیگران هم هست که بعضا ناپخته است. مثلا طرف اومده گفته:
بسیاری از زنان بیوه، زنان سرپرست خانواده، زنان مطلقه و... در جامعه وجود دارند و برخی با اتکا به این موضوع تعدد زوجات را توجیه می کنند. این در حالی است که بسیاری از کسانی به سراغ زن دوم می روند، دختران را به عقد خود در می آورند.
آخه آیکیو!
اگر ازدواج مجدد رایج بود، یعنی برخی مردان بیش از یک همسر اختیار میکردند، طبیعی بود که تعداد خانمهای آماده ازدواج کاهش پیدا میکرد و این امر باعث عزت خانمها میشد نه اینکه به دلیل نبود خواستگار، علیرغم میل قلبی دختر خود را به یک مرد سن بالا بدهند.