* اشاره: مطلب زیر را فردی ناشناس از تهران برایم ارسال کرده. به جز بخشهایی که روی آن خط کشیدهام، مطلب نسبتا خوبی و صحیح است. البته قسمت مورد اشاره ظاهرا از دید روانشناسی بیان شده نه شرعی.
مدتی است بی متعه شدم...
یک خانم متعه گرامی داشتم و مدتی مدید در حد مکالمات واساماسات وگاهی با ملاقات مارا متنعم ساخته بود...
اما چند روزی است که به فکر ریاضتکشی افتاده ومیگه میخواد بیمتعه باشه چون با این کار احساس پوچی وبیهودگی میکنه....
من در این تفکر بودم که ایا متعه یک عمل پوچ وبی ارزشه؟
ایا متعه انتهای کمال است؟
آیا متعه به درد میخوره اصلا یا نه؟
یا اینکه متعه شاید در بخشی از موارد نمیتواند ما را به کمال خواستنی برساند اما اگر تکامل را منشوری فرض کنیم مطمئنا متعه میتواند چند رنگی از رنگهای طیف این منشور باشد !!!؟
جواب را پس ازبررسی احوال واوضاع تعدادی عدید از متعه های مختلف هم در خارج وهم در داخل وسؤالهای زیادی از سرنوشت این افراد بعد از اتمام متعه وسرنوشت افرادی که اصولا با این کار مخالف بودن وهرگز متعه ای انتخاب نکردن، اینطوری یافتم:
اینکه هدف از متعه چند منظوره است
یعنی همیشه لذت فقط هدف نیست
مثلا متعه برای خانمها میتواند:
یک تکیه گاهی باشد
گاهی یک مشاور
گاهی یک برادر وراهنما
گاهی یک مدافع از حقوق
گاهی یک کمک کننده مالی
گاهی یک مونس از وحشت گناه
گاهی در اینده یک شوهر مهربون
واما برای مردها متعه میتواند:
گاهی شریک موقت برای مجردها
گاهی رفیق خوب برای رسیدن به کمالات
گاهی مونس از خلوتهای شیطان
گاهی شریک غمهای انسان
گاهی راهنمای درس وتحصیل
گاهی برای گذراندن روز تعطیل
گاهی از قلب نزدیکتر
وگاهی میشود در حد همسر....
واما نسبت به افرادی که متعه انجام ندادن واز آن اجتناب میورزیدن شاید هم از روی تدین واجتناب از گناه این کار را انجام میدادن، یافتم که:
ترس وخجالت از آینده مبهم دارن
معمولا الوده به گناه میشون
عدم اعتماد به نفس دارن
دارای مشکلات در ارتباطات خانوادگی
دارای مشکلات در روابط زنا شوئی
احساس ترس از روبرو شدن با خانمها
وگاهی به بیماری لاعلاج "زن ذلیلی" مبتلا میشوند که مورد نفرت خود خانمها میشود (چون زنهای شوهر ذلیل حسرت این را دارن که مردشون با وقار وبا شخصیت باشد اما خب نیست دیگه.....)
پس نتیجه را اینطوری باید گرفت باید نتایج نهائی بین متعه شدن ونشدن را دید ومقایسه علمی کرد اگر دیدیم که نتایج "تمتع" بهتر از "لا تمتع" پس مانع چیزی نیست بجز وسوسه های شیطانی با تفکرات عمری...
درست است در هیچ کاری نباید افراط کرد...نسبت به اقایان نباید مشهور به این کار شوند بین افراد خانواده، دوستان، همکاران، آشنایان وغیره، ونباید بر روابط خانوادگی اثر بگذاره وباعث خانمان سوزی شود چون حفظ روابط زناشوئی واجب اما متعه از مستحبات اکیده است وباید جمع کرد در تعادل بین این دو مورد اما نه بر حساب از بین رفتن خانواده بلکه باید با ملایمت وظرافت متابعت کار خود را بکند...
وهمچنین خانمهای محترم نه افراط در سرکوبی متعه کنن...
ونه افراط در تعدد موارد متعه....
که هردو خطرناکند
متعه شدن خانم باید در حدی که مرد مورد اعتماد وقابل قبول باشه ونباید هر چند وقت با یک شخص باشد که خود این امر باعث ضربه های روحی به خانمها میشود، تاوقتی متعه این خانم مورد اطمینان است وحدود شرعی را رعایت میکند از تغییر آن وانتخاب شخص دیگری صرف نظر کند...
پس نتیجه نهائی را منطبق بر اقوال وافعال بزرگان دینمان دیدم که این عمل (از عقد گرفته تا اعمال بعد از عقد) یک سنت الهی است و جلو خیلی از انحرافات بزرگ (مانند زنا) را گرفته وسبب التیام خیلی از زخمهای عمیق که روزگار بر بدن جوانان ما ایجاد کرده، وباعث ارتقای شخصیتهای فردی واجتماعی افراد شده، البته همه اینها بشرطها وشروطها ورعایت احکام الهی از شروطها....
خداوندا مارا از احیای این سنت حسنه بازمدار وبه زودی زود مورد عنایت خود با یکی از بهترین بندهات متنعم ساز....
آمین
______________________
پ.ن.1: در مورد خانمها ذکر شده که پتهان کنند اما در مورد آقایان چیز خاصی صریحا ندیدم اما مگر جز این هست که احیاء سنت یکی از جنبه هاش هم همینه که قبحش در جامعه ریخته بشه؟ پس چرا آقایون پنهانی انجام بدن؟ البته ممکنه ترس از عوامل دیگه باشه که اون بحثش جداست اما کلیت این امر صحیح نیست.
پ.ن.2: مقصود از رد «افراط در تعدد موارد متعه» هم این بود که منعی نداریم در شرع (چه برای زن و چه مرد) و در کامنتهای روزهای نخستین وبلاگ بحثی پیرامون «ذواقیت» شده که در آرشیو موجود است.
البته طبیعی هست که با توجه به روحیه حساسی که برخی خانمها دارند، همانطور که پیشنهاد شده، هر چه کمتر دنبال تغیر باشند بهتر است.