تو را میخوانم اى خداوند یکتایى که در آسمان و زمین چیزى بر تو پوشیده نیست
وچگونه تواند اى خداى من، چیزى که خود آن را آفریده اى بر تو پوشیده بماند؟
یا چگونه نتوانى بشماری آنچه خود آن را پدید آوردهاى؟!
یا چگونه از تو پنهان بماند آنچه تدبیر کار او به دست توست؟
یا چگونه از تو میتواند بگریزد آن که اگر روزىاش ندهى زنده نخواهد بود؟
یا چگونه از فرمان تو میتواند رهایی یابد آن که راهى جزحیطه فرمانروایى تواش در پیش نیست؟
...
(بخشی از نیایش پنجاه و دوم صحیفه ی مظلومه!ی سجادیه)
یا الله الذی لا یخفى علیه شیء فی الأرض و لا فی السماء
و کیف یخفى علیک یا إلهی ما أنت خلقته؟
و کیف لا تحصی ما أنت صنعته؟
أو کیف یغیب عنک ما أنت تدبره؟
أو کیف یستطیع أن یهرب منک من لا حیاة له إلا برزقک؟
أو کیف ینجو منک من لا مذهب له فی غیر ملکک؟
...