اهمیت این مطلب در آن است که عدهای ناآگاه آقای خوئی را که به حق بزگترین فقیه معاصر و استاد بسیاری از مراجع فعلی است را بخاطر دیدار با فرح و پذیرفتن هدیه (انگشتر) از او سرزنش نمایند، در حالی که طبق این اسناد ساواک، این دیدار اجباری بوده...
________________
پینوشت: بدلیل اینکه شاهد حذف برخی مطالب وبلاگهای دیگر و از کار افتادن لینک مطلب هستم، صلاح دیدم که مطلب لینک مورد اشاره در بالا رو اینجا کپی کنم.
با انتشار کتاب «معلم اخلاق» از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی که مربوط به اسناد ساواک در خصوص مرحوم آیت الله مشکینی است، گزارش ساواک از دیدار پرحاشیه فرح پهلوی با آیت الله خویی، مرجع تقلید برجسته آن مقطع نیز منتشر شد.
به گزارش رهوا از آینده، بررسی گزارش ساواک و نیز اقدام برنامه ریزی شده فرح پهلوی و دستگاه تبلیغاتی رژیم شاه نشان می دهد آنان همزمان با فراگیر شدن جریان انقلاب اسلامی، از تمام سوژه های اختلاف برای ضربه زدن به وحدت مردم و روحانیت و انقلابیون بهره می برده اند.
مرور این حوادث پس از 30 سال همچنین این هشدار را می دهد که انقلابیون و متدینین، باید تا چه میزان با درک شرایط و پرهیز از برخوردهای احساسی و ناسنجیده، از بهانه جویی دشمن بپرهیزند.
در آن مقطع همسر شاه که در سفری نمایشی به عتبات عراق سفر کرده بود، ناگهان با عده ای مسلح وارد دفتر آیت الله خویی شده و اخبار عجیبی با مضمون حمایت ایشان از حکوت پخش می شود و حتی برای جلوگیری از تکذیب این خبر از سوی دفتر این مرجع تقلید، ارتباط تلفنی بین ایران و کویت و عراق قطع شده و قرار می شود مسافران عراق به ایران، تفتیش بدنی شوند تا نواری به همراه نداشته باشند.
گزارش شگفت مربوط به بازتاب های دیدار آیت الله العظمی خویی با فرح پهلوی است. ساواک فهرستی از بازتاب ها را در میان انقلابیون ایران منعکس کرده که از آن جمله تلفن های فراوان از سوی معترضین به منزل آقای لطفی، نماینده تام الاختیار آیت الله خویی در تهران است. این ملاقات به قرار آن چه که گزارش شده این است:
(برای حفظ اصالت متن، آنچه می خوانید با همان ادبیات گزارش نویس ساواک آورده شده و از افزودن عناوین علمی مراجع تقلید و علما نیز خودداری شده است)
شهبانوی ایران در حالی که آقای خویی مریض بوده و خوابیده بوده است، بدون اطلاع قبلی با چند نفر مسلح عراقی ناگهان و غافلگیر پیش آقای خویی رفته اند و آیت الله خویی در مقام امر انجام شده قرار گرفته است و سخنانی هم که آیت الله خویی به شهبانوی ایران گفته است، کاملاً با گفته رادیو مخالفت دارد. زیرا آیت الله خویی به ایران و ملت ایران اصلاً دعا نکرده و آنها را دعوت به همبستگی و سرمشق گرفتن از علی (ع) نموده و آن چه رادیو می گوید نکرده است. بلکه آیت الله خویی در این ملاقات به سه موضوع اشاره کرده است:
نفوذ بهائیان در ایران
اشاره به حوادث اخیر و کشتار دسته جمعی
اهانت به علما و زندان کردن و تبعید کردن آنها.
و در هر سه موضوع خیلی با تندی صحبت کرده است، در ضمن این ملاقات در کوفه انجام شده است نه در نجف.
این گزارش در نوع خود اولین بار است که منتشر می شود. البته گزارش مزبور بسیار مفصل تر است و لازم است تا در جزئیات آن بیشتر دقت شود. متن گزارش به روایت ساواک به این شرح است:
موضوع: دیدار علیا حضرت شهبانو از آیت الله خوئی
ملاقات علیا حضرت شهبانو با آقای خوئی در نجف اشرف را میتوان از جهات متعددی به قرار زیر مورد بحث قرار داد:
1- این ملاقات تمام به اصطلاح مجاهدین روحانی و غیر روحانی را بشدت بخشم درآورده و بحدی که امروز (سه شنبه) مرتباً از بازار تهران به منزل آقای عبد الله لطفی یگانه نماینده خوئی در تهران تلفنهای شدید اللحنی میشده و در تمام این تلفنها آقای خوئی مورد اهانت و ناسزا قرار میگرفته است و در قم رهبران مجاهدین از قبیل ربانی شیرازی و شیخ علی مشکینی و آقای یزدی گرفتن شهریه خوئی را تحریم کرده و حتی گفته میشود که مشکینی در این مورد اعلامیهای نیز دادهاند و از طرف دیگر بعضی از مقلدین خوئی از وی عدول کرده و به خمینی رجوع کردهاند.
ضمناً خشم مردم و مجاهدین تمام طرفداران خوئی و به ویژه نمایندگان ایشان را به وحشت انداخته و هیچ چارهای فعلاً جز اعتراف به خطا در خود ندیدهاند و لذا میگویند اگر قضیه ملاقات مذکور راست باشد این یک جنایتی به مبارزه روحانیون است که خوئی مرتکب شده است، ولی ما میدانیم که این قضیه دروغ است و از شما مجاهدین میخواهیم اندکی صبر کنید و زود قضاوت نکنید تا ما قضیه را از نجف تحقیق نماییم.
2. آقای فهری «داماد دستغیب شیرازی» نماینده خوئی در قم شب دوشنبه به تهران منزل لطفی میرود و از آنجا با داماد خوئی آقای جلال فقیه ایمانی که نماینده خوئی در اصفهان میباشد تماس تلفنی برقرار میکند بهر حال با هم قرار میگذارند که در یک تماس تلفنی با نجف قضیه را از خود خوئی بشنوند، ظاهراً با تمام سعی و کوشش تماس تلفنی برقرار نمیشود ولی آقای جلال مدعی [است] که من بوسیله تلکس با خوئی تماس تلفنی گرفتم و با او صحبت کردم.
ضمناً پس از آن که فهری و لطفی در تهران و آقا جلال در اصفهان نمیتوانند کاری از پیش برده و علاج قضیه را بنمایند با هم قرار میگذارند که شب سه شنبه به قم بیایند و آقا جلال و فهری وارد قم میشوند، البته لطفی دائی فهری است و این هردو با آقا جلال رقابت و مخالفت کامل دارند و شاید در غیر موارد استثنائی با هم اجتماع نکنند و لذا شب سه شنبه هنوز موفق به دیدار هم نشدهاند چون آقا جلال به منزل فهری نیامده است. به هر حال هر یک از نمایندگان خوئی جداگانه در این مورد فعالیت میکنند و با همه اختلافاتی که دارند در یک مطلب ظاهراً با هم متفق شدهاند و منشأ این خبر نیز یکی خود آقا جلال است که مدعی است با آقای خوئی تماس گرفته و دیگری آقای آصفی از کویت است که با پسر آقای خوئی به نام سید جمال در نجف تماس گرفته است. نتیجه تماس این دو نفر از این قرار است:
شهبانوی ایران در حالی که آقای خوئی مریض بوده و خوابیده بوده است بدون اطلاع قبلی با چند تن مسلح عراقی ناگهان و غافلگیر پیش آقای خوئی رفتهاند و خوئی در مقابل امر انجام شده قرار گرفته است و سخنانی هم که خوئی به شهبانوی ایران گفته است کاملاً با گفته رادیو مخالفت دارد زیرا خوئی به ایران و ملت ایران اصلاً دعا نکرده و آنها را دعوت به همبستگی و سرمشق گرفتن از علی علیه السلام نموده و آنچه رادیو میگوید نکرده است بلکه خوئی در این ملاقات به سه موضوع اشاره کرده است.
الف- نفوذ بهائیان در ایران.
ب - اشاره به حوادث اخیر و کشتار دسته جمعی.
پ- اهانت به علماء و زندان کردن و تبعید کردن آنها و در هر سه موضوع خیلی با تندی صحبت کرده است و در ضمن این ملاقات در کوفه انجام شده است نه در نجف.
آصفی ضمن مذاکره خصوصی اظهار نموده با پسر خوئی سید جمال که صحبت میکردم معلوم شد که خوئی غافلگیر شده است، در ضمن شخصی از کویت را به نجف فرستادم و نامه نیز به صورت استفتائیه بتوسط آن شخص به خوئی نوشتم و گفتم که آقای خوئی جواب تندی بر علیه ایران و این که ملاقات مجبوراً انجام گرفته در جواب نامه من بنویسد و من این نامه و جواب را فوراً به ایران خواهم فرستاد و پخش میشود و نیز فردا صبح به خوئی تلفن میکنم و او را وادار مینمایم که با گلپایگانی تماس گرفته و قضیه را به او بگوید و من با سرعت هرچه تمامتر مشغول کار هستم، آصفی افزوده است ازمغرب تا کنون حدود بیست مورد تلفن از تهران و شهرستان ها راجع به این قضیه به ما شده است.
نظریه شنبه: اظهار نظر میشود طرفداران خوئی دو راه در پیش دارند که مجبورند یکی از دو راه را انتخاب کنند:
الف- اینکه از طرف خوئی اعلامیهای در اسرع وقت برسد که در آن اعلامیه این ملاقات را اجباری وانمود کرده و بر علیه ایران و حکومت نظامی و کشتار دسته جمعی نیز مطالبی نوشته شده باشد و این اعلامیه نیز در اسرع وقت پخش و منتشر شود.
ب- این که خود خوئی به شریعتمداری و گلپایگانی تلفن کند و بگوید که چنین اعلامیهای که متضمن تکذیب ملا قات اختیاری باشد شما منتشر کرده و بنویسد که مرا مجبور به این ملاقات کردهاند، ضمناً اگر وجود اختلاف و نفاق بین علماء و آن هم اختلاف سلیقه در مورد دولت ایران به نفع دولت ایران باشد باید دولت با کوشش هر چه تمامتر در ابقاء این اختلاف بکوشد و معلوم است که این مطلب اختلاف و نفاق عمیقی بین اهل علم انداخته است بحدی که منجر به زد و خورد و جبههگیری فارس و ترک زبان شده است و شاهدش زد و خوردی است که بین طرفداران خوئی و خمینی در مدرسه حجتیه و مؤمنیه اتفاق افتاده است که همین اختلاف و نفاق نیز مورد تنفر باصطلاح مجاهدین و خمینیسمها میباشد و تحریم گرفتن شهریه خوئی نیز موید همین نفاق و اختلاف است و ظاهراً برای دولت این کار آسان باشد، زیرا طرفداران خوئی هیچ راهی برای تحقیق این قضیه جز با تماس تلفنی ندارند و آقای شریعتمداری و گلپایگانی نیز تا از خود خوئی قضیه را نشنوند و خاطر جمع نشوند اعلامیهای نخواهند داد و از طرفی نیز عدهای از مجاهدین که با خوئی مخالفند و غرض شخصی با او دارند که این ملاقات داد و از طرفی نیز عدهای از مجاهدین که با خوئی مخالفند و غرض شخصی با او دارند که این ملاقات را اختیاری جلوه داده و خوئی در نظر مردم سقوط کند دولت اگر بخواهد و صلاح ببیند که اختلاف بین خوئیسم و خمینیسم بیفتد و ملاقات شهبانو را اختیاری جلوه دهد باید کارهای زیر را انجام دهد.
1. برای مدت محدودی ارتباطات تلفن بین ایران و کویت و عراق را فوری قطع نماید که به هیچ نحوی با نجف و کویت کسی نتواند تماس برقرار نماید.
2. تمام مسافرینی که از کویت و عراق و از پاریس میآیند کاملاً مورد تفتیش قرار دهد که اعلامیهای یا نواری با خود نیاورند.
3. چنانچه معروف است تلویزیون در فیلم مربوطه ورود شهبانو به عراق ملاقات خوئی را نشان نداده است و فقط عکس آقای خوئی بوده است و لذا اگر فیلمی در این باره موجود است نشان دهد و اگر فیلمینیست در رادیو بنحوی اشاره بکند که ملاقات هیچوقت اجباری نمیشود و با قرار قبلی با خوئی بوده است. خلاصه اگر تا یک هفته طرفداران خوئی نتوانند کاری بکنند این ماه بعید نیست که شهریه خوئی گرفته نشود، البته قرار بر این بوده است که 22 ذیحجه شهریهها را بدهند ولی برای خاطر همین قضیه شهریه را تأخیر میاندازند تا بلکه اعلامیهای از خوئی بیاید. و تأخیر شهریه چون ماه محرم و تبلیغ و مسافرت طلبهها به سایر نقاط نزدیک است بیش از یک هفته نمیتواند باشد. البته این امکان نیز وجود دارد که با سقوط خوئی مردم به خمینی عدول بکنند و در نتیجه تقویت بشود اگر چه بعید به نظر میرسد.
نظریه سه شنبه – اجرای بند (1) نظریه شنبه از لحاظ سیاست جهانی به مصلحت نمیباشد لیکن بندهای (2) و (3) قابل بررسی و در عمل مواجه با مشکلاتی میباشد. ضمناً اکثریت روحانیون مطلع ایمان دارند که آیت الله خوئی در درجهای از معلومات قرار دارد که اکثریت روحانیون از شاگردان وی محسوب میشوند و حتی آیات ثلاثه نیز افتخار مینمایند که مورد تایید آیت الله خوئی باشند و جنجال اخیری که در مورد دیدار شهبانو از آیت الله خوئی روی داده وسیله عدهای از طلاب تندرو طرحریزی و پیگیری میشود. لذا اصلح است آیت الله خوئی وسیله نمایندگانش در ایران از جمله آقای لطفی در تهران، آقای فهری در قم و... مورد محبت قرار گیرد.