و السلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا ( 33 سورة مریم )
(عیسی و درود بر من روزی که زاده شدم
و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته میشوم
25 دسامبر، تولد عیسی مسیح مبارک. علی نبینا و آله و علیه السلام
چندی پیش سخنرانی یک کشیش در کلیسا را با موضوع «دلایل تجسم! خدا بصورت مسیح» (نعوذٌ بالله) را میشنیدم. دلایلش منو کشته بود! یکیش هم این بود که میگفت:
بعضیا (مثل شیعیان) میگن خدا رو اگه بشه دید محدود میشه و این با صفات خدا در تناقضه.
اما ما میگیم اتفاقا خدایی که شما میگید خیلی ضعیفه چون قدرتش رو نداره که بصورت یه انسان دربیاد و بیاد بین بنده هاش و... (!!!!)
قطعه صوتی بالا نیز بخشی از سخنرانی این کیشیش مسیحی بود.
در ادامه به بحث مفیدی که آقای علی اکبر قرشی در کتاب «نگاهی به قرآن» در این باره مطرح کرده توجه بفرمایید:
به تصریح قرآن مجید، نصارا درباره حضرت عیسی - علیه السلام - به چهار گروه تقسیم شده اند:
گروهی حضرت عیسی را خدا می دانند گروهی که او را پسر خدا می دانند گروهی او را یکی از سه خدا (سوم سه خدا) پنداشته اند و گروهی نیز تصور کرده اند که او و مادرش دو معبود می باشند« لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم قل فمن یملک من الله شیئا ان اراد ان یهلک المسیح ابن مریم و امه » (464)
یعنی: حقا که کافر شدند کسانی که گفتند: خدا همان مسیح پسر مریم است. بگو: چه کسی می تواند جلوی خدا را بگیرد اگر بخواهد مسیح بن مریم و مادرش مریم را بکشد.در سوره مائده، بعد از آیه فوق، چنین است:
« و قال المسیح یا بنی اسرائیل اعبدوا الله ربی و ربکم » (465)این سخن حکایت از اتحاد خدا و مسیح دارد. در انجیل یوحنا، باب چهاردهم آمده است که:
فیلپس به وی (عیسی) گفت: ای آقا! پدر را به ما نشان بده که ما را کافی است.
عیسی بدو گفت: ای فیلیپس ! در این مدت با شما بوده ام آیا مرا نشناختهای؟ کسی که مرا دید، پدر را دیده است... آیا باور نمی کنی که من در پدر هستم و پدر هستم و پدر در من است... پدری که در من ساکن است او این اعمال را انجام می دهد. مرا تصدیق کنید که من در پدر هستم و پدر در من است !« و قالت الیهود عزیز ابن الله النصاری المسیح ابن الله ذلک قولهم بافواهم یضاهون الذین من قبل قاتلهم الله انی یؤ فکون » (466)
یعنی: یهود گفتند «عزیز پسر خداست» و نصارا گفتند «مسیح پسر خداست»
در این عقیده به کفار گذشته (از مصریان و بودائیان) شباهت دارند. خدا آنها را بکشد! از راه حق به کجا منحرف می شوند؟!!عزیز همان است که تورات او را (عزرا) گفته و او را از اسرای یهود در بابل بود.
از کوروش پادشاه اران امکانات گرفت و با یهود به بیت المقدس برگشت و تورات فعلی را در پنج (سفر) جمع آوری نمود. لذا یهود او را پسر خدا خواندند.از اینکه با (المسیح ابن الله) آمده معلوم می شود که نظرشان فرزند حقیقی خدا بودن است ؛ زیرا عقیده نصارا در مسیح، فرزند حقیقی بودن است و اگر فرزند تشریفی منظور بود؛ مانند: « قالت الیهود و النصاری نحن ابناء الله و احباته قل فلم بعد بکم بذنوبکم بل انتم بشر ممن خلق » (467)
این مقدار مورد حمله قرآن کریم واقع نمی شد.از آیات شریفه « سبحانه ان یکون له ولد » (468) و « انی یکون له ولد ولم تکن له صاحبه و خلق کل شئ » (469) کاملا روشن است در اینکه: منظور آنها فرزند حقیقی بودن بوده است چنانکه عقیده مشرکان نیز چنان بود و آیات ذیل شاهد گویای آن
« الا من افکهم یقولون ولد الله و انهم لکاذبون » (470)
« و یجعلون لله البنات سبحانه و لهم ما یشتهون » (471)
« و خلفهم و خرقوا له بنین و بنات بغیر علم » (472)گروه سوم آنهایی هستند که حضرت عیسی را «سوم سه خدا» دانستهاند.
چنانکه خداوند متعال می فرماید: « لقد کفر الدین قالوا ان الله ثالث و ما من اله الا اله واحد و ان لم ینتهوا عما یقولون لیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم » (473)
یعنی: حقا که کافر شدند آنهایی که گفتند « خدا سوم سه تاست » و آنکه « خدایی نیست جز خدای واحد »
و اگر از این سخن دست برندارند، حتما کافران از آنها را عذاب الیم خواهد گرفت.« ... انما المسیح عیسی بن مریم رسول الله و کلمته القاها الی مریم و روح منه فامنوا بالله ورسله ولاتقولوا ثلاثه انتهوا خیرا لکم انما الله اله واحد سبحانه ان یکون له ولد له ما فی السموات و ما فی الارض و کفی بالله وکیلا » (474)
یعنی: « مسیح بن مریم فقط رسول خداست. و اراده و اثر خداست که به وجود مریم انداخته شده، و روحی است از جانب خداوند به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید: خدا سه تاست. از این سخن دست بردارید، آن خیر است برای شما، الله فقط واحد است منزه است از آنکه فرزندی داشته باشد. آنچه در آسمانها و زمین هست ملک اوست و بس است خداوند در وکیل و کارساز بودن.نصارا در این خرافه، گفتهاند:
خداوند سه تجلی دارد: خدا، روح القدس و عیسی
اینها سه تا هستند و در عین حال یکی میباشند؛
خدای پدر
خدای پسر
روح القدس که واسطه بین خدای پدر و خدای پسر است !اگر از آنها بپرسی: این طور چگونه قابل تصور است؟
در پاسخ می گویند: این از اسرار است و باید عقیده داشت و چیزی نگفت.دو آیه شریفه فوق در رد این خرافه می باشد.
پیدایش تثلیث
یهودیان که عده زیادی از آنها بتدریج بعد از حضرت عیسی - علیه السلام - مسیحی شده بودند، در شهرهای روم می زیستند. آن خود را پست و زبون و در مقابل، رومیان را برتر و والاتر می پنداشتند. طبیعی است که رسوم و افکار ملت غالب در ملت مغلوب اثر می گذارد. لذا یهود از دل و جان شیفته آداب رومیان شدند و به بت پرستی آنها روی اوردند.
معبد بزرگ (آتن) مملو از بتها و خدایان دروغین بود. در معبد (زائوس) سه بت بزرگ مشاهده می شد؛
اول: زائوس پدر خدایان
دوم: سارپدون یگانه پسر زائوس
سوم: آپولون خدای واسطه میان پدر و پسررومیان عقیده داشتند که زائوس پسرش «سارپدون» را به زمین فرستاده تا در میان مردم ساکن شود. فرقه اشرار سارپدون یگانه پسر را اسیر می کنند و میکشند. زائوس آپولون را میفرستد تا سارپدون را در حیات جاویدان، جای دهد تا این قتل موجب آمرزش گناه رومیان شود. پس زائوس، سارپدون و آپولون، سه اصل بت پرستی رومیان است.
مسئله تثلیث [خدا و] أب و روحالقدس سه اقنوم انجیلی بر اساس سه خدای رومی از تقلید به رومیان آغاز گردید و اعتقاد به خدا؛ یعنی خدا، عیسی و روحالقدس که پیش مریم آمده و مریم حامله شده بود، میان نصارا رواج پیدا کرد.
قهرمان این خرافه پولس بود.
او مرد یهودی بود و زبان و آداب و رسوم رومیان را می دانست.
او گفت: خوابی دیده و در اثر آن مسیحی شده است.او فکر کرد: اگر خدا را به جای زائوس و عیسی را به جای سارپدون که برای مردم رنج کشید تا سبب آمرزش آنها باشد و روحالقدس را به جای آپولون بگذارد، نصارا آن را قبول خواهند کرد. و رومیان نیز خواهند پذیرفت. لذا اندیشه انقلابی خود را اعلام و تبلیغ کرد.
کلیسا و نصارا آن را پذیرفتند، بدینسان تثلیث به وجود آمد و شرک جای توحید را گرفت. (475)دو گانه پرستی نصارا
قرآن مجید از یک خرافه دوگانه پرستی در میان نصارا خبر می دهد که آن گروه چهارم درباره عیسی - علیه السلام - است:
« و قال الله لا تتخذوا الهین اثنین انما هو اله واحد فایای فارهبون » (476)
آیات ما قبل و ما بعد این آیه درباره مشرکان است. و سخنی از اهل کتاب نیست. لذا در المیزان نظر داده است که منظور: عبادت بیشتر از یک خداست. دوگانه پرستی باشد یا بیشتر.
ولی آیه ذیل در رابطه با عیسی - علیه السلام - و مادرش می باشد که میفرماید:
« واذا قال الله یا عیسی ابن مریم ء انت قلت للناس اتخذونی و امی الهین من دون الله؟
قال سبحانک ما یکون لی ان اقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فی نفسی و لا اعلم ما فی نفسک انک انت علام الغیوب » (477)این آیه شریفه راجع به قیامت است و خداوند در قیامت چنان خطابی به حضرت عیسی - علیه السلام - خواهد کرد و او نیز پاسخ خواهد داد که چنین چیزی نبوده است و اگر بود حتما تو می دانستی و با آن پرسش و پاسخ، دوگانه پرستان محکوم خواهند شد. از آیه شریفه روشن می شود که گروه چهارمی نیز بوده است.
در تفسیز قمی از امام باقر - علیه السلام - نقل شده است: « لم یقله و سیقوله ان الله اذا شیئا هو کائن اخبر عنه خبر ما قد کان »
در تفسیر المنار، ذیل آیه شریفه فوق آمده است که: کلیساهای شرق و غرب به غیر از قسطنطنین، بالاتفاق حضرت مریم را میپرستیدند ولی فرقه پروتستان که بعد از اسلام به وجود آمده است، آن را انکار و رد نمود. آنگاه از (اب لویس شیخو) نقل می کند که گفته است.
پرستش کلیسای ارمنی به بتول پاک مادر خدا... مشهور است: « ان تعبد الکنیسه الارمنیه للبتول الطاهرة ام الله لامر مشهور »
و نیز گفته است: « و قد امتازت الکنیسة القبطیه بعبادتها للبتول المغبوطة ام الله »
یعنی: کلیسای قبطی در عبادت به بتول غبطه شده، مادر خدا ممتاز است.
در المیزان این مطلب از تفسیر روح المعانی نقل شده است.
464- سوره مائده، آیه 17 و 72.
465- سوره مائده، آیه 72.
466- سوره توبه، آیه 30.
467- سوره مائده آیه 18
468- سوره نساء آیه 171
469- سوره انعام آیه 101
470- سوره صافات آیه 151 و 152
471- سوره نحل آیه 57
472- سوره انعام آیه 100
473- سوره مائده آیه 73
474- سوره نساء آیه 171
475- اقتباس از کتاب قهرمان صلیب.
476- سوره نحل آیه 51
477- سوره مائده آیه 116
________________
پ.ن: یکی از دوستا ن هم میگفت: جالبه برام که تو مترو از چند هفته قبل فرا رسیدن تولد مسیح کلی تبریکات رو در و دیوار نصب کردهاند اما برا تولد ائمه اثری از این تبریکات! نمیبینیم.