یکی از دختر خانمهایی که اندیشه های فمنیستی غالب در جامعه و خصوصا محیط دانشگاه بطور اساسی بر روی ذهنش اثر گذاشته بود و از متعه بودن با یکی از دانشجویان پسر هم در اثر جدایی آن پسر، سرخورده شده بودف به دامان! ما! پناه آورده بود و چون آشنا بود و بی خطر! آغوش اسلام! را برای او گشودیم!!
اولش اومده بود اینطور ناز میکرد: من حاضرم متعه ات بشم به شرطی که تنها متعه ات باشم و بقیه رو رها کنی!
بهش گفتم:
- عمرا!
- شما مدعی هستی که ضربه خورده همین رها شدن بدون ناگهانی در متعه هستی چطور راضی میشه یهو سه نفر رو بیچاره کنی بخاطر خودت؟
بعد از خوردن به سد قاطعیت بنده! قبول کرد عقد موقت باشه با من.
امروز میون درد دل هاش میگفت:
چقدر بده که اون با اینکه من رو هم دوست داره اما بخاطر ازدواج با یکی دیگه مجبوره برای همیشه منو ترک کنه
گفتم:
از توست که بر توست!
شما که دنیای آرمانیتون فضای فمنیسیتیه حق دارید بابت تک همسری و نبود رابطه موقت در کنار دائم اینقدر دور بمونید از معشوقتون.
یا مجرد بمونید سالها بدون شوهر و هزار عارضه دیگه رو تحمل کنید.هرچند خرده هایی نابخردانه بر قانون اسلام میگیرید اما بدونید که آرمانهای خیالی شما خرد کننده تر و ضد صلاح واقعیتونه.