طلبه ای بسیار فقیر بود و ساکن قم. فقر از سر و رویش میبارید و دل آدم را کباب میکرد.
میگفت:
فردی پیدا شد و گفت این پول رو بگیر و برای یکی از امواتم یک حج عمره برو.
گرفتم و رفتم. در مکه خانمی ایرانی و اهل تهران، در مورد اعمال حج از من کمک خواست و ضمن ان گفت که دوست دارد در آن مدت با وی محرم باشد!
مدتی که در مکه بودند با هم عبادت خدا میکردند!!!! پس از اتمام مدت، آن خانم گفت:
هر سال به مکه بیا تا در این مدت با هم باشیم! (بقول طرفای ما: علف به دهن بزی شیرین اومد!!!)
وضع مالی تو را میدانم؛ هر سال تهیه بلیط و خرج مکه ات با من. من بدلیل شأن خانوادگی و فرزندانم و... نمیتوانم غیر از این مدت با تو باشم.
قبول کرد!
____________
پ.ن.1: این همه گفتم که از «فضل» خداست (حتی یغنیهم الله من فضله) و فضل خدا هم بدون محاسبات ما و به هر کی بخواد میرسه (ان الفضل بید الله یوتیه من یشاء) و فراموش نکنیم که فرمود «واسئلوا الله من فضله» و فرمود «انه کان بکم رحیما».
پ.ن.2: یکی از مسائلی که گاهی باعث میشود برخی خانمهای مطلقه (یا اکثرا شوهر فوت شده) به سمت متعه نیایند همین مساله «شأن اجتماعی» و یکی هم «فرزندان» است. اما در این بین خانم هایی هستند که هم از دنیای خود بهترین استفاده را میکنند و هم با اینکارشان باعث آبادی آخرتشان میشوند. (خدا رو شکر که همچین موردی بر اساس همون مورد اشاره در پ.ن1! نصیب بنده هم شد.)
مثلا یکی دیگر از دوستان تعریف میکرد که زن یکی از افراد سرشناس و بزرگ، پس از فوت شوهرش، با فردی ازدواج موقت کرد منتها با این شرط که نه به او زنگی بزند و فقط چند ماه یکبار که موقعیت مناسب بود به وی سر! بزند.
چقدر زیان میکنند کسانی که هم در دنیا بی بهره می مانند و هم در آخرت توبیخ میشوند برای استفاده نکردن از حلال و افتادن به حرام.