سه روز پیش مطلبی در وبلاگ درج شد با عنوان «از اسلام بخاطر قرار دادن قانون متعه ممنونم». در آن مطلب از زبان مردی که همسرش دچار بیماری روانی است و بدلیل مهر بالا نمیتواند طلاقش دهد گفته شده بود که: اگر متعه نبود واقعا مستاصل میشد و از اسلام بخاطر این قانون تشکر کرده بود و...
امروز موقع نماز صبح هم پیامی از طرف یک خانم ناشناس برایمان ارسال شد که به بیان گوشه ای از درد دلهای وی و نکوهش دید بد جامعه به متعه و خلاف اخلاق دانستنش پرداخته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام من شما را نمیشناسم و راستش خیلی به کامپیوتر وارد نیستم و فقط در حد ابتدایی.
41 سال دارم ولی 200 سال حرف در سینه.
سالهاست متارکه کرده ام و سالهاست تاوان گناه همسر سابقم را من در اجتماع پس میدهم.
گناه همسر سابقم اعتیاد و تاوان سخت زندگی با عنوان بیوه برای من.
در این 16 سال انچه که بر سرم امد میتوانست کوهی را بشکند. بارها کمرم زیر بار بی فرهنگیها بی انصافیها و نابرابریها شکست.
چه کنم که خدایم بشنود ضجههای هر شامگاه و بامدادم را برای مردن؟
چندین بار خود اقدام کردم ولی گویا بار جرم بیوه بودن انقدر سنگین است که حتی دوزخ نیز اغوش نگشود.
ومن هنوز زنده ام بی دل و شکسته. حرفهایی دارم که شاید باید چون مولایم فقط در چاه فریاد زنم.
حرفها و دردهایی دارم که درتمام طول عمر عالم خلقت فقط یک نفر توانست درکش کند؛ او اخرین رسول حق است که امروز حکم الهیاش را خلاف اخلاق مینامند.
با تشکر
این درد دلهای مردم را مینویسم تا بار دیگر بگویم که:
- « متعه » نشان دهنده جامعیت اسلام است که حرج و سختی در دینش نیست.
- آنان که مخالفت میکنند بدانند که علاوه بر عذاب اخروی مخالفت، تاوان آههای مظلومان و له شدگان اینچنینی را نیز باید در همین دنیا پس بدهند.