عده ای از دوستان بحثی صمیمانه! داشتند در باب متعه و تعدد و اینا!
یکی از بندگان خدا اینچنین نگاشته اند:
حسادت زنان لزوماً مربوط به جنبهء حفظ حقوق شان نیست بلکه بیشتر ناشی از جنبه زیاده خواهی یا دقیق تر بگویم تمامیت خواهی شان است.
یک زن دوست دارد مردش تنها برای او باشد و بس و در این انحصارطلبی اش تنها چیزی که فکرش را نمی کند همین حقوق و... است.
اگر تمام حقوق اش را هم تضمین شده به او عطا کنند بازهم نمی پذیرد مردش دو قسمت شود مگر مؤمنات (طبق آن روایت نورانی)
امروزه زنها به جای اینکه با مراعات حقوق همدیگر (نظیر حق بهره مندی مشترک از حمایت عاطفی و جنسی یک مرد) یکدیگر را یاری کنند و حقوق شان را از مردان با اتحادشان مطالبه کنند خود به جان هم افتاده اند و همدیگر را له می کنند و این وسط، مرد است که به ریش نداشته شان می خندد و از عدم اتحاد زنان بیشترین بهره را می برد.
یک نمونه اش همین وضعیت امروز جامعه که دختران به جای اینکه محبوب باشند و ناز کنند و پسران ابراز نیاز، برعکس شده و دختران خواهان هستند و نیازمند و پسران تاقچه بالا می گذارند!
ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس...