ام‌سلمه بهترین همسر پیامبر بعد از خدیجه بود. (درورد خدا بر همه آنان)

در کتاب مستدرک‌الوسائل چنین نقل شده است: پیامبر از ام‌سلمه خواستگاری کرد در حالی که قبل از ایشان، عثمان و طلحه هم از وی خواستگاری کرده بودند.

پس او به پیامبر پیام رساند که: ‌ای پیامبر خدا ! من زنی مسن هستم و فرزندانی دارم و غیرت شدیدی دارم!

پیامبر پاسخ داد:

• این حرف تو که «مسن هستم» پس (بدان که) من مسن‌تر از تو هستم.
• این حرف تو که فرزندانی داری، پس (بدان که) فرزندان تو در بین فرزندان من هستند.
• و اما غیرت؛ دعا خواهم کرد که خدا آن را از تو دور کند!

پس هنگامی‌که با او ازدواج کرد و نزد پیامبر آمد، به پیامبر عرض کرد که: در آنچه به شما گفتم، چیز مهمی نبود اما دوست نداشتم چیزی باشد که شما را از آن آگاه نساخته باشم

مستدرک 14/415: عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ خَطَبَ أُمَّ سَلَمَةَ وَ قَدْ کَانَ خَطَبَهَا عُثْمَانُ بْنُ عَفَّانَ وَ طَلْحَةُ بْنُ عُبَیْدِ اللَّهِ فَأَرْسَلَتْ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص تَقُولُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی امْرَأَةٌ مُسِنَّةٌ وَ إِنَّ لِی عِیَالًا وَ إِنِّی شَدِیدَةُ الْغَیْرَةِ فَقَالَ أَمَّا قَوْلُکِ إِنَّکِ مُسِنَّةٌ فَأَنَا أَسَنُّ مِنْکِ وَ أَمَّا قَوْلُکِ إِنَّ لَکِ عِیَالًا فَعِیَالُکِ فِی عِیَالِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَمَّا الْغَیْرَةُ فَسَوْفَ أَدْعُو اللَّهَ أَنْ یُذْهِبَهَا عَنْکِ فَلَمَّا تَزَوَّجَهَا وَ دَخَلَتْ إِلَیْهِ قَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا کَانَ مِمَّا قُلْتُ لَکَ کَثِیرَ شَیْ‏ءٍ وَ لَکِنْ کَرِهْتُ أَنْ یَکُونَ فِیَّ أَمْرٌ مِنَ الْأُمُورِ لَمْ أُخْبِرْکَ بِهِ.

________________________
پی‌نوشت: روایت دیگری هم هست از همین بانوی مکرّم که شنیدنش خالی از لطف نیست:
ام‌سلمه از پیامبر چنین نقل کرده که ایشان فرمودند: هر کس به مصیبتی مبتلا شود و چنان که خدا به او دستور داده، اینطور بگوید، خدای دعای او را مستجاب می‌کند:
«انا لله و انا الیه راجعون، اللهم اجرنی من مصیبتی و اعقبنی خیرا منه»
«بدرستی که همه از خداییم و همانا ما بسوی او بازمی‌گردیم، خدایا مرا بر این مصیبت اجر عطا فرموده و بجای آن بهتر از آن را ارزانیم فرما»
ام‌سلمه می‌گوید: پس هنگامی که ابوسلمه [شوهرم] فوت کرد، این دعا را خواندم و گفتم: «چه کسی مثل ابو سلمه میتواند باشد؟»
پس خدا رسولش را جای او قرار داد و با من ازدواج فرمود