باور کنید به طور کاملا اتفاقی و بدون قصد پیدا کردن مطلبی برای وبلاگ، داشتم سفرنامه ابنبطوطه را میخواندم که رسیدم به این دو نکته ناب و مرتبط با وبلاگ ما:
-
ازدواج ابن بطوطه (ص238ج2)
روز دوم شوال با وزیر سلیمان مانایک توافق کردیم که دختر او را به زنی بگیرم لذا کسی پیش وزیر جمال الدین فرستادم و خواهش کردم که عقد در حضور او در کاخ انجام گیرد. وی پذیرفت و طبق رسم خودشان تنبول و صندل فراهم آوردند و مردم را دعوت کردند. در مجلس عقد، وزیر سلیمان دیر کرد، دنبالش فرستادند نیامد، دوباره به سراغش رفتند، عذر آورد که دخترش بیمار است. وزیر آهسته مرا گفت که دختر قبول نکرده و البته وی اختیار خودش را دارد. اینک مردم نیز جمع شدهاند آیا میخواهی دایه ملکه را که نامادری او هم بوده است بگیری؟
پسر وزیر با دختر این زن ازدواج کرده بود.
گفتم بسیار خوب قاضی و شهود را فراخواندند و کار تمام شد، مهریه را هم وزیر بپرداخت و بعد از چند روز زن را به خانه من آوردند. این زن بسیار زن نیکی بود و از جهت حسن معاشرت تا آن پایه بود که وقتی من روی او زن میگرفتم خود عطر بر سر و روی من میزد و لباسهایم را بخور میداد و بجای آنکه آثار تکدر از خود ظاهر گرداند شاد و خندان مینمود. -
ازدواج آسان (ص227ج2)
ازدواج در این جزائر خیلی آسان و میزان مهریه بسیار کم است و زنان آنان خیلی خوش معاشرت میباشند.
غالبا در ازدواجها اسمیاز مهریه برده نمیشود و بعد از ازدواج مهر المثل میپردازند.
هنگامیکه کشتیها به این جزائر میرسند سرنشینان و مسافرین با زنان آنجا ازدواج میکنند و هنگام بازگشت طلاقشان میدهند و این نوعی از نکاح متعه (صیغه) میباشد. این زنان هرگز حاضر نیستند کشور خود را ترک گویند و من در دنیا زنهائی به این درجه از حسن معاشرت ندیدهام.
زن در میان آنان هرگز خدمت شوی خود را به کس دیگری محول نمیکند، خود پیش او غذا میآورد و هم خود غذا را برمیچیند و دست او را میشوید و برای وضو آب میآورد و هنگام خواب پاهای او را میمالد. از رسوم آنجا این است که زن هیچ وقت با شوهر خود غذا نمیخورد و اصلا مرد نمیداند که زن چه میخورد. من در آنجا چند زن داشتم، یکی از آنان بعد از خواهش زیاد حاضر شد با من غذا بخورد ولی دیگری حاضر نشد و نتوانستم غذا خوردن او را ببینم و هر حیله که به کار بستم نتیجه نداد.
پینوشت: ابن بطوطه از علمای مراکشی و حنفیمذهب (اهلتسنن!) بود که سفری 27 ساله داشت (البته با وضعی که نوشته، اگه من بودم بیشتر از 27 سال طولش میدادم)
سفرنامهاش نکات قشنگی داره و شاید خوندنش یه جور عمل به «سیروا فی الارض» باشه
روی نت، فقط ترجمه جلد دومش (از پنج جلد) رو میتونید در کتابخانه نور مشاهده بفرمایید.