* آنچه در ادامه میخوانیم، رویای صادقه یکی از محبین اهلبیت علیهمالسلام است که برای ما ارسال فرمودهاند.
شب اول رجب خوابی دیدم که به نظر من رؤیای صادقه بود ...
خواب عمَر را دیدم که در آتش جهنم میسوخت و فریاد میکشید وای از احیای سنتهای رسول خدا... وای از لعنتهای شیعیان علی... وای از کردارهای شیعیان علی...
در این حال عمر یک سکوتی کرد و نفس راحتی کشید و گفت آفرین بر شیعیان علی !!!!
گفتم چی شد ؟
از شیعیان علی تعریف میکنی؟
گفت الان یک زنی از شیعیان علی لعنت فرستاد بر کسی که متعه انجام دهد... و این لعنتها مرهمیاست برای بدن من... پس درود بر این شیعیان که عمر را در بیکسی یاری کردند!
گفتم مگر این گفته تورا ارامش میدهد؟ گفت آری.
در این حال که عمر کمی در استراحت از گرمای جهنم بود چاهی بزرگ باز شد که زبانههای آتش از آن زبانه میکشید و عمر به درون این چاه کشیده میشد و صدا زد: وای از کردار شیعیان علی باز هم احیای سنتهای علوی... باز هم متعه لعنتی باز هم...
و عمر را به سوی جایگاه ابدی خودش کشیدند و بردند...
وقتی بیدار شدم، این خواب را به فال نیک گرفتم که متعهای در راه است