واژه «لعل» یکی از واژههایی است که زیاد در قرآن استفاده شده (129 بار) اما در بعضی ترجمههایی که دیدهام، آن را «شاید» ترجمه میکنند که همیشه صحیح نیست.
کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلّکم تتقون
قبلا در جلسات قرآن از استادم شنیده بودم که به نقل از «البرهان فی علوم القرآن (زرکشی)» به این نکته اشاره کرده بود و امروز حسب اتفاق در کتاب «نگاهی به قرآن (قرشی)» این مطلب را دیدم که عینا تقدیم میگردد:
«لعل» از جمله مشبهة به فعل است که معنای «شاید» میدهد.
میگویند «لعل زیدا یجئ یعنی: شاید زید بیاید».
و از جمله معانی آن، «تعلیل» است که راجع به نتیجه کار میباشد؛
میگوییم «ضربتک لعلک تتاءدب؛ یعنی: تو را زدم تا ادب را بپذیری».
در اقرب الموارد میگویند: «لعل» به چند معنا میآید؛
- توقع و امید به مطلوب به معنای «شاید».
- به معنای «تعلیل» که آن را جماعتی ثابت دانستهاند از جمله اخفش و کسائی.
- «استفهام» ابوالبقاء در کلیات گفته است: در قرآن مجید تمام «لعلها» به معنای تعلیل است، مگر آیه «لعکم تخلدون» که به معنای تشبیه است.
عین عبارت او چنین است: «کل مافی القران من لعل فهی للتعلیل الا لعلکم فهی للتشبیه»
ابناثیر در نهایه میگوید: لعل کلمة رجاء وطمع و شک و قد جائت فی القرآن بمعنی «کی»
یعنی آن کلمهای است که معنای امید و طمع و شک میدهد و در قرآن گاهی به معنای «تا» آمده است که همان تعلیل باشد.
ابن هشام در «مغنی » میگوید: معنای دوم «لعل» تعلیل است عدهای آن را حتمیدانسته اند. از جمله اخفش و کسائی.
امینالاسلام طبرسی (رحمهالله) نیز در ذیل آیه 21 از سوره بقره «لعلکم تتقون» را تعلیل معنا کرده است. بنابراین کلمه لعل در جاهایی که راجع به خداوند است به معنای «تعلیل» میباشد و معنای «شاید» نسبت به خداوند صحیح نیست و در جاهایی که راجع به انسان است به معنای «ترجی» و شاید میباشد.
مثلا آنجا که خداوند میفرماید: «و اذ اتینا موسی الکتاب و الفرقان لعلکم تهتدون» معنای علت میدهد؛ یعنی: تا شما هدایت شوید نه اینکه شاید شما هدایت شوید.
و آنجا که گروهی از مردم از مردم به امربمعروفکنندگان گفتند: «لم تعظون قوما الله مهلکهم»
آنها در جواب گفتند: «معذرة الی ربکم و لعلهم یتقون»
یعنی: «با امر به معروف، نزد خداوند عذز میآوریم و شاید آنها از این گناه پرهیز کنند».
در قرآن مجید این لفظ به صورت: «لعل لعلک، لعلکم، لعلنا، لعله، لعلهم و لعلی» و مجموعا 129 بار آمده است.