در صفحه 149 جلد ششم کتاب «وفیات الاعیان» اینخلکان چنین میخوانیم:
وحدث محمد بن منصور قال کنا مع المأمون فی طریق الشام فأمر فنودی بتحلیل المتعة فقال یحیی بن أکثم لی ولأبی العیناء بکرا غدا إلیه فإن رأیتما للقول وجها فقولا وإلا فاسکتا إلی أن أدخل قال فدخلنا علیه وهو یستاک ویقول وهو مغتاظ متعتان کانتا علی عهد رسول الله صلی الله علیه وسلم وعلی عهد أبی بکر رضی الله عنه وأنا أنهی عنهما ومن أنت یا جُعَل حتی تنهی عما فعله رسول الله صلی الله علیه وسلم وأبو بکر رضی الله عنه؟ ...
محمد بن منصور گوید: با مأمون در راه شام بودیم که امر نمود به اعلام حلال بودن متعه!
... صبح روز بعد نزد مأمون رفتیم در حالی که مشغول مسواکزدن بود و با حالت خشم میگفت:
«دو متعه در زمان پیامبر و ابوبکر وجود داشت و من از آن نهی میکنم»
تو کیستی ای سوسک! که از آنچه پیامبر و ابوبکر انجام دادهاند، نهی میکنی؟!
پینوشت: 1. جُعَل نام عربی همان سرگینگردان! خودمان است؛ نوعی سوسک سیاه که کارش جمع آوری نجاسات حیوانی است.
2. البته فقط بخش تاریخی بالا برای خنک شدن دل شیعیان ذکر شده و الا مامون (علیه اللعنة) پس از شنیدن استدلال یک سنی (که چون متعه ارث ندارد پس متعه نوعی ازدواج نیست در نتیجه زنا و حرام است! و ترجیح ائمه و احادیث سنی بر شیعی) دوباره بیخیال پیامبر شده و ضمن اقتدا به رفیق جهنمی خود، از اینکه گفته اعلام کنند «متعه حلال است» استغفار و توبه کرد و گفت اعلام کنید که «متعه حرام است»!