دکتر عباسپور نامیده میشود و متخصص روانشناسی است. البته مرد نیست چون اسمش فریده است! ایشان چنین گفته در مصاحبه فوق:
دکتر فریده عباس پور روانشناس و استاد دانشگاه در گفتگو با سرویس فرهنگی «فردا»٬ با بیان اینکه اسلام آمده است تا تعداد زوجات را محدود کند، گفت: اگر بحث تعدد زوجات است باید بررسی کرد که در چه شرایطی اسلام در این مورد اجازه میدهد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه این مقوله را باید در مورد جامعه خودمان بررسی کنیم افزود: قبل از ظهور اسلام، مردان عرب ازدواج های بی حد و حصر بسیار داشتند تا جایی که برای خود حرمسرا می ساختند. اسلام آن تعداد زیاد را محدود کرده است آن هم با شرط عدالت. ما باید در مورد جامعه خودمان بحث کنیم و این مقوله را در مورد جامعه خودمان بررسی کنیم.
دکتر عباس پور ادامه داد: باید ببینیم می خواهیم چه مشکلی را حل کنیم. آیا ازدواج جوان ها مشکل ماست یا ازدواج دوم و سوم مردها؟ ما باید نگران ازدواج جوان ها باشیم و مشکلات آن ها را حل کنیم و شرایط لازم برای ازدواج آن ها را فراهم کنیم. یعنی برای کسانی که تجربه ازدواج ندارند و به آن نیاز دارند٬ نه برای آنهایی که یک بار این تجربه را داشته اند و حالا برای انگیزههای دیگرشان میآیند و دست به ازدواج دیگر می زنند. (یعنی لازمه آمار طلاق از ازدواج بالاتر بره تا بفهمید؟)
وی با بیان اینکه باید بررسی شود چرا مردها دست به ازدواج دوم می زنند٬ گفت: واقعیت امر این است که باید یک بررسی پژوهشی راجع به خانواده هایی که مردهای آن ها دست به ازدواج دوم یا ازدواج های صیغهای می زنند، شود. باید انگیزههای فردی این افراد مورد مطالعه قرار بگیرد. آیا این انگیزه ها با انگیزه ی الگوهای صدر اسلام مطابقت دارد؟ این مسئله بسیار مهم است زیرا در فرهنگ ما و در جامعه ما ازدواج های اینچنینی برای خانواده ها ایجاد مشکل کرده است.
این استاد دانشگاه افزود: ما به عنوان مشاور شاهد این قضیه هستیم. ما با خانوادههایی که در آن ها همسر دوم و سوم رفته بسیار مواجه شدیم و دیدیم که جز در موارد بسیار محدود٬ هم بافت خانواده اصلی دچار مشکل شده و هم خانواده دوم. باید دید این ازدواج ها به چه قیمتی صورت می گیرد؟ به قیمت از هم پاشیدن بافت هر دو خانواده؟ (پس بالاخره عده محدودی هستند که حرف شما را نقض کنند)
دکتر عباس پور با اشاره به اینکه انگیزه اصلی ازدواج دوم مردها اغلب انگیزههای جنسی است٬ بیان کرد: در اکثر موارد مردهایی که به دنبال این ازدواج ها میروند آدم های تنوعطلبی بوده اند و هیچ انگیزهای جز انگیزههای جنسی نداشتهاند. (از این بدتر بهت بگم فریده خانم!؛ پریروزا اعلام کردن که بالای 60 درصد طلاقها هم برای همین مساله است!) خیلی کم اتفاق افتاده است که مردها با انگیزههای معنوی و اخلاقی(!!) در پی ازدواج دوم و سوم بروند. کسانی که از این ازدواجها استقبال کردهاند در رفتارشان کمتر رنگ و بو(!)ی خدایی دیده شده است.
آنها از اسلام فقط داشتن زن صیغهای را شناختهاند، در صورتی که حتی اعتقادی به احکام و واجبات دینی و عمل به آن ندارند. (!)این دکتر مشاور درباره پیامد های این ازدواجها گفت: این ازدواجها پیآمدهای مخربی برای خانوادهها داشته است. در چنین خانوادههایی همسر اول دیگر ادامه ی زندگی در کنار چنین مردی را دشوار می بیند. زنی که تمام سختیهای زندگی را به دوش کشیده تا زندگیاش را به یک قوام و ثباتی برساند و حالا همسرش هوس تجدید فراش کرده است.
دکتر فریده عباس پور افزود: این یک نوع جفا و کم لطفی و خیانت از دید همسر به زن و زندگی است و از طرف دیگر فرزندانی که با چنین شرایطی مواجه شدهاند، ضربه های شدید روحی و عاطفی خوردهاند و دیگر این خانواده قوام و ثبات قبلی را ندارد و می طلبد که در شکل جدیدی قرار بگیرد که یا جدا شدن از زندگی قبلی و بیسرپرست شدن خانواده چه از دید همسر و چه از دید فرزندان است و یا تحمیل دو خانواده ها به یکدیگر است که آن هم مشکلات خاص خودش را دارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بالاخره مردها باید تکلیف خودشان را از این ازدواج ها روشن کنند٬ گفت: مردها شهامت داشته باشند و بگویند برای چه به این ازدواجها روی می آورند. کمتر دیده شده که انگیزه مردها خالص و خدایی باشد. شاید بهتر باشد این موضوع را به عنوان سئوال مطرح کنیم که انگیزه مردها از ازدواج چیست؟
خودشان بحث کنند و خودشان این انگیزه ها را مطرح کنند. از دید پژوهشی انگیزه این ازدواجها٬ شرایط خانواده های مربوطه و عوارض ناشی از آنها باید مورد بررسی و تبادل نظر توسط صاحب نظران قرار بگیرد.وی با اشاره به اینکه ما باید از علما کمک بگیریم٬ افزود: این موضوع باید در نشست هایی با حضور علما و روانشناسان و جامعه شناسان و حقوقدانان٬ مطرح شود و به چالش کشیده شود و از علما و صاحب نظران بخواهیم در این مورد مرزها را مشخص کنند و تکلیف این نوع ازدواجها را روشن کنند.
این استاد روانشناسی با بیان اینکه ویژگیهای جسمی و روانی و عاطفی مردها در بروز این رفتار موثر است گفت: شاید یکی از دلایل بروز چنین رفتاری خصوصیات و تفاوتهای دو جنس در برخی ویژگیهای جسمی و روانی و عاطفی باشد. برخی غرایز و انگیزهها در مردها و برخی زنها شدت دارد. انگیزه های جنسی در مردها قویتر و فعالتر است و زنان در این مورد منفعلتر هستند. (پس چرا ازدواج دوم با این انگیزه جیزه؟!)
این روانشناس همچنین گفت: باید روشن شود که آیا با انگیزههای خدایی خانواده ها از این بابت لطمه خوردهاند؟ (اگر خورده بودند چی؟ باید حکم خدا تعطیل بشه؟! یا باید تربیت غلط زنان ما و تاثیر ناخودآگاهشان از رسانههای فمنیستگرا تصحیح شود) ما در موارد بسیار نادر با مردانی رو به رو بوده ایم که زنان آنها مشکلاتی داشته و نمیتوانسته اند زندگیشان را تامین کنند و مرد به ناچار در پی زن دوم رفته است.
وی ادامه داد: خانواده یک سیستم است و باید به صورت سیستمی به آن نگاه کنیم. ممکن است بسیاری از مشکلات و در رأس آنها ازدواج صیغهای معلول شرایط دشوار خانوادگی باشد٬ این را نمی توان منکر شد. اما همین مطلب را هم باید یک روانشناس تشخیص دهدکه فرد با توجه به زمینه های مشکلزای خانوادهاش کجا و چه زمانی می تواند این رفتار را بروز دهد.
دکتر فریده عباس پور درپایان با تاکید بر حل مشکلات ازدواج جوانها گفت: در هر صورت ما باید به دنبال فراهم کردن شرایط برای ازدواج جوانها باشیم این منطقیتر است تا اینکه به دنبال تایید ازدواج های دوم و سوم و ازدواجهای صیغهای افراد.
(مویِّد باشید!)
اینه که میگم کماطلاعی یا یکسونگری مختص عوام نیست.