این هم از کلام یکی دیگر از متعات بعد از آشنایی و چشیدن متعه:
از بچگی تا به این سنم از پسرها می ترسیدم
از بچگی اگه یه پسر اینور خیابون بود من میرفتم از اونور خیابون رد میشدم
احساس نیاز به رابطه هم نداشتم
یا شاید هم به این نیازم بی توجه بودم
به خاطر محدودیت ها و جو خانواده
همیشه هم فکر میکردم اگر رابطه داشته باشم با جنس مخالف به هر نحوی قبل از ازدواج
این رابطه حتما زندگیه بعدیم رو مختل میکنه
هر چند الان هم معتقدم رابطه داشتن با افراد مختلف ممکنه مشکل ایجاد کنه
ولی الان حالت قبل رو ندارم
قبلا شاید تو ذهنم فقط رابطه ی جنسی بود
یعنی ازدواج و چیزی جز این نمیدیدم
ولی الان فهمیدم این جور نیست
رابطه جنسی کمک به آرامش روحی روانیه