کمکم خستگی سفر داره درمیاد و بهانهای برای ننوشتن درباره آن نیست.
- ابتدا لازم میدانم مدحی مجدد کنم بر اصل این سفر (زیارت کربلاء) چون بقیه نوشتهام اکثرش انتقاد هست به مسئولین و مرتبطین امر.
در کتاب تهذیبالاحکام از امام ششم چنین نقل شده که:
هر که یک سال بر او بگذرد و به زیارت قبر حسین علیه السلام نرود، خداوند یک سال از عمر او می کاهد و اگر بگویم که یکی از شما سی سال، پیش از اجل خود می میرد، راست گفتهام و این، برای آن است که زیارت او را ترک میکنید. پس زیارتش را ترک نکنید تا خداوند، عمرهای شما را طولانی و روزیهای شما را افزون کند... - یکی از موانع زیارت همین سازمان به اصطلاح حج و زیارت خودمان است که نمیخواهد کسی را با کمتر از 350 هزار تومان به این سفر بفرستند. آقا من کاری به سودی که خودشان میبرند ندارم؛ اگر ما نخوایم در هتل آنچنانی باشیم یا تمام وعدهها را جوجهکباب و غذای آنچنانی بخوریم، کیو باید ببینیم؟!
بگذریم از اینکه در احادیث مربوط به زیارت حسین علیه السلام، زائر از خوردن گوشت، نهی شده. - بیبرنامگی یا تغییرات زیاد در برنامههای اعلامی، یکی از چیزهائی بود که موجب رنجش زائرین جوانی مثل ما میشد که مایل بودند از فرصت بیشتر استفاده کنند.
همچنین جای یک روحانی/مداح کاروان باسواد که بتواند توضیحات مفیدی در خصوص مکانهای متبرکه بدهد یا ادعیه و... را درست بخواند، واقعا خالی بود. واقعا یک آزمون ساده هم از اینها که سالی چندبار مجانی مشرف میشوند، نمیگیرند؟! چه میکند پس این سازمان حج و زیارت؟ اگر زیر نظر مشائی میرفت، بدتر میشد یعنی؟!!
طرف در مسجد کوفه وقتی داشت ضمن دعائی، عبارت «...و اقراری بربوبیتک...» را برای کاروان ما میخواند، بجای قاف، دال گفت!! - «دکان» در اصطلاح به اموری گفته میشود که برای خالی کردن جیب مردم عوام با معنوینمائی استفاده میشود.
هم نجف و هم کربلا هم خالی از «دکان» نبود.
اولی میگفت: تا همین چندسال پیش در منزل امام علی علیهالسلام (کنار به مسجد کوفه) یک چاهی کنده بودند و میگفتند این همان چاهی است که امام در آن درد دلهایش را میگفته!! و متصدیان امر از آن آب کشیده و جرعهای چندهزار تومان میدادند به خورد مردم علاقمند و بیاطلاع. (از قضا میگویند بسیار هم تلخ بوده!)
دومی میگفت: در همین خانه امام علی هر اتاق را منسوب به فردی یا چیزی کردهاند که بیاساس است. از جمله اتاقی را «کتابخانه حسنین» معرفی میکنند. از متصدیش پرسیدم که «حسنین که امام و علم لدنی داشتند، کتابخانه هم داشتهاند مگر؟!» و طرف جوابی نداشت.
همچنین در کربلا هم در خصوص مکانهای جزئیات روز عاشوراء (محل قطع دستها و محل شهادت علی اصغر و...) هم بنده شک دارم. مگر در تاریخ نداریم که امثال همین متوکل عباسی ملعون چندبار دستور دادند قبر امام حسین و منازل و بناهای اطراف را خراب کنند وپس از شخم زدن، گندم بکارند، تا آثار ظاهری قبرها در کربلا ازبین برود؟ حالا چطور دور بین الحرمین این همه مکان در مورد جزئیات حادثه عاشورای 61 مشخص شده؟ البته شاید دلیلی باشد و بنده نمیدانم.
از این حرفها زیاد هست اما بیش از از این سر شما را درد نمیآورم