از یه شهر دیگه برام پیام فرستاده و گفته:
اگه به شهر ما گذرتون خورد، بگین تا حتما ببینمتون و یه دستی هم به سر من بکشید.
ای خداااااا
در مدت قلیلی که این بلاگو زدم، اینقدر دلم از درد دل جوانان پر شده که نمیدونم چی بگم؟
یکی دیگر از دوستان برای مرجعی هم نامه نوشته که با این وضع فساد چرا گفتی دختر باید اذن بگیره؟ (در حالیکه در کتب عربی تون صریحا گفتید اذن لازم نیست؟)
و ایشون جواب داده: اینها تنها یک روی سکه است !!!