الآن از آرایشگاه اومدم.
آرایشگره میگفت زن و بچه داری؟
گفتم نه گفت پس مجردی گفتم نه !
طرف کلی چپ چپ بهم نیگا کرد، انگار مخش "منطق باینری" رو فقط قبول داشت. میخواستم بهش بگم "منطق فازی" داشته باش... برای شادی روح پرفسور لطفی زاده بیخیال شدم !
بعد از فکر کردن گفت آها پس نامزد داری !
میخواستم دست بزنم برا آی کیوش اما خب نمیشد ! گفتم بله (چون عقد موقت هم نوعی نامزدیه و در خیلی از موارد ممکنه به دائم منجر بشه)
... از همه این حرفا گذشته، گفت موهات شدیدا ریزش داره و اگه خرت از پل نگذشته بود دیگه ممکن بود نگذره !
پیش خودم گفتم عمرا ً !