داشتیم با ماشین میرفتیم، پلیس گیر داد بهمون بخاطر عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی (البته ذکر این نکته لازمه که ایشون پشت فرمون بود نه من، چون سخته آدم هم شوهر باشه و هم شوفر!)
پلیسه گفت: کارت ماشین، گواهینامه
متعهام گفت: هیچکدوم همراهم نیست
پلیسه یه نگاهی به حال ما کرد و ظاهرا فهمید که عاشقیم! با دست اشاره کرد که سریع گازشو بگیر و برو !
ما هم همین کارو کردیم در حالیکه نیشمون تا بناگوش باز بود.
_____________________
پاورقی: البته این که ایشون رانندهس بخاطر رانندگی بهتر ایشونه، بهمین خاطر گاهی بهش میگم برو تو مسابقات رالی شرکت کن! (البته فک نکنین که از دستش خسته شدم ها)