امشب سر راه بنا به امر خانم دائم، ترشی درشت! گرفتم.
شام پیش مامانم اینا بودیم. سر سفره خانم مشغول وارسی کردن اجزاء ترشی و چشیدن اون بود.
توی ترشی، آناناس هم ریخته بودند.
خانم با تعجب گفت: آناناس توی ترشی دیگه چه صیغهایه؟!
گفتم: صیغه موقت!
گفت: پس دیدم چقد بدمزه شده ترشیش!!
سوپ رو آوردن. کمی تیره شده بود بدلیل سبزیجات زیادی که مامان توش ریخته بود.
خانم گفت: سوپ چرا اینقد تیره شده؟
گفتم: لابد این یکی، صیغه دائمه!!