متن نامه وارده:
من هنوز مطالب وبلاگ شما رو کامل نخوندم اما دو سوال دارم
- اگر مردی همسر داشته باشه، باز هم میتونه بدون اذن همسرش ازدواج موقت کنه؟
- اگر چندهمسری خوبه، چرا پیامبر و امام علی، موقع حیات همسرانشون، زن دیگه اس اختیار نکرده اند؟
ضمن تشکر از دوست گرامی که سوالاتشون رو با متانت و ظاهرا به قصد فهمیدن حقیقت پرسیدن، پاسخهای زیر را که تکرار مطالب پیشین است مینگارم:
- بله میتواند. منتها غالب مردان زمان ما یک شرط اختیاری موجود در دفترچه عقد را موقع عقد امضاء میکنند که بواسطه آن، در صورتی که مرد زن دیگری گرفت، زن حق طلاق دارد.
در خصوص این حق مرد و نداشتن محدودیت، قبلا یک فتوای زیبا از آیةالله صافی در اینجا نقل شد که تکرارش خالی از لطف نیست:
سوال : متعه بیشتر براى متأهلین سفارش شده یا براى مجردین؟ و آیا در صورت نیاز است یا در غیر صورت نیاز هم منعى ندارد؟
جواب : ازدواج موقّت براى کسى منعى ندارد و قیود مذکوره در سؤال را هم ندارد.- در پاسخ به این سوال چند نکته رو که بصورت پراکنده در مطالب قبلی عرض شده اینجا جمع میکنم؛
- اصل این ادعا غلط است!
در لینکهای کنار وبلاگ («متعه و پیامبر» و «متعه و بزرگان») گفته هم پیامبر و هم امام علی آنگونه که شما تصور میکنید نبوده اند و به احادیثی اشاره شد- اصلا شما فرض کنید حدیثی هم نداریم که گفته باشه اونا متعه کردند، شما چطور اثبات میکنید که نکرده اند؟ خودشون امر کنند و...
- چطور شما چندین امر صحیح السند به انجام متعه (که معصومین به اصحاب حتی متاهلین، گفتند که حتما متعه کنید) رو با امری که قادر به اثباتش نیستید (انجام نشدنش توسط معصوم) مقایسه میکنید؟
در علم اصول هم بحث میشه که امر معصومین چقدر حجت داره و عمل اونها (که میتونه همراه با تقیه یا دلایل دیگه غیر از اونی باشه که امر میکنن باشه) چقدر.
به عنوان مثال، نقل شده که معصومین فرمودهاند: قلةالعیال، إحدی الیسارین
کمی عیال نیمی از آسانی زندگی است!!
شاید یکی دوست داشته آسونتر زندگی کنه!!- شما چرا یک طرف قضیه رو میبینید؛
چرا براتون سوال نیست که پیامبر بعد حضرت خدیجه
چرا چند همسر همزمان گرفت یا امام علی چرا بعد حضرت زهراء اسماء بنت عمیس و ام البنین و... رو برای خودشون تزویج فرمودند؟!!
چرا ائمه دیگه اینطور نبودند و دارای چند همسر بودند؟
نظرات دوستان میتونه مکمل عرایض بنده باشه