بالاخره وظیفه شرعی‌ام چیه؟

متن زیر بخشی از نامه وارده یک آقاست. بدلیل اینکه مشابه این سوال ها را زیاد دریافت میکنم گفتم همراه با جوابم اینجا درج کنم؛

من مطالب شما رو خوندم اما نفهمیدم چطور باید تشخیص داد که طرف رشیده است یا خیر.
و اینکه اگر مرجع هر دو طرف آقای مکارم باشه بالاخره ما با اختلاف فتوایی که گفتید بین متون فارسی و عربی هست چیکار کنیم؟ به فارسی عمل کنیم یا به عربی؟ فارسی رو برای ایرانی ها نوشتن که 7 خط هستن و عربی رو برای سایر کشور ها که ازین بازی های دو دره بازی ایرونی ندارن. حالا اگر ازدواج برای دختر واجب بود و نمی تونه از پدر هم اجازه بگیره چیکار باید بکنه؟ حتی ترس این هست که اگر اجازه بگیره از خونه و خونواده طرد میشه.
راستی. اگر از... مورد مناسبی بود (چون می دونم خیلیا میل میزنن که مورد مناسب میشناسی و... دارم میگم) ای میل منو بهش بده.
==================
آها. یه چیز دیگه تا یادم نرفته. یه چند تا انتقاد داشتم در مورد پست ها. می خواستم اگه دوست داشتی روشون فکر کنی.
1- من از اول حدود 123 صفحه و از آخر هم حدودا 90 صفحه از وبلاگ رو خوندم. چیزی که برام خیلی عجیب بود نحوه ی برخوردت با بعضی از دعاها و بعضا به سخره گرفتن بعضی اعتقادات، مثلا بیان جک مذهبی و غیره بود. به نظر من این حرفا جاشون اینجا نیست. چون شما داری یه امر اسلامی رو رواج میدی و وقتی کسایی که عناد و دشمنی با اسلام دارن این پست ها رو هم کنار پست های دیگه ببینن خیلی راحت بهونه دستشون میاد و وضع بدتر میشه.
2- در مورد عرفان هم ازت خواهش دارم زود قضاوت نکنی و تمام عرفا رو مسخره کنی. من نمی دونم دید تو نسبت به عرفان چیه. اما هیچ جای عرفان نیست که متعه حرامه و البته چیزی که برات ممکنه جالب باشه، موافقت و تاکید بر ازدواج در عرفان ناب اسلامی هست. خوبه بدونی مرحوم آ سید علی قاضی که به گفته ی امام خمینی کوه توحید بود و به نظر برخی عرفا و علما مثل ایشون از صدر اسلام تا به امروز دیده نشده 4 تا زن داشتن و از سنین خیلی پایین در کنار کار سیر و سلوکشون ازدواج کردن. کلی هم پسر و دختر داشتن. چیزی که شما از عرفان تصور می کنی چیزی غیر از تفکر متهجر و عقب مونده ی صوفی ها نیست که واقعا دلم به حاشون میسوزه. یکی از همین صوفی ها مولاناست که اینهمه ادم سنگشو به سینه میزنن. واقعا من یکی از مخالفای این شاعر هستم.
کلا نظر من اینه که عرفان یعنی شناخت خدا، شناخت خدا هم هیچ جوری جر با عمل به دستورات خدا و عمل به گفته های ائمه معصومین به دست نمیاد.
3- یه خواهش دیگه اینکه به همون دلیل دشمنی و عناد برخی جماعت کم عقل، وقتی از اسم فقها و علما استفاده میکنی جلوشون یه آیت اللهی چیزی بزار.
4- در مورد خاطره هات با متعه ها و همسرت صحبت کن. اما نه طوری که باعث حسرت بشه. یکیش همین خود من که تا چند روز پیش دچار حسرت و ناامیدی شده بودم.
مثلا در مورد روابط خاص سعی کن خیلی کم بگی یا در مورد صحبت ها و... که خیلی رو مغر تاثیر داره. کسی که عادت نکرده باشه زود میرنجه و ممکنه رنجشش خدایی نکرده بلایی بشه برای تو و خونوادت.
5- تو یه پست گفته بودی هیچ کس تا بحال امام زمان رو ندیده. یه پیشنهادی برات دارم. هیچ وقت سعی نکن چیزی رو که باهاش مخالفی کاملا ردش کنی. از سخنان آیت الله مطهری ه. ممکنه چیزهایی باشه که مغز من و شما گنجایششو نداشته باشه. و بعد به همین خاطر ردش کنیم که صحیح نیست.
6- بععععد. یه چی دیگه بود. آها. کامنت دونی الکی الکی داره شلوغ میشه. که من چندان باهاش موافق نیستم و کلا از بحث اصلی یه جورایی خارج شده و شده عینه فاروم. اینم اگه صلاح دونستی یه کاریش بکن.
7- کمی در مورد عادت کردن به هم و... در متعه هم بنویس. چون با خوندن مطالب وبلاگ خیلیا اصلا ازدواج دائم رو فراموش میکنن و البته این در اثر تازه بودن مطلبه. اگه چند تا پست در این زمینه باشه که من یکیشو دیدم که نوشته بودی یکی از متعه های قدیمم ازدواج دائم کرده و الان دلم براش تنگه و... اینجور پستارو یکم (نمیگم خیلی) زیادتر کن که ملتو جو نگیره.
8- همینا دیگه. باز اگر چیزی به ذهنم رسید میگم.
آقا راستی یه چن وقت نسبت بهت سوءظن پیدا کرده بودم که رفع شد. حلال کن

و اما پاسخ بنده (که ممکنه کامل نباشه)

تشخیص شرط رشیده بودن با عُرف هست نه بنده! و بر این مطلب تاکید شد.

در خصوص اختلاف قول یک مرجع با خودش! هم هم اون وقت و هم الآن، احتیاط رو برای خودم این میدونم که قضاوت رو به عهده عقول خود شما واگذار کنم همونطور که خود مساله تقلید رو یه مساله عقلی میدونم و انسان با عقلش لزوم تقلید رو تشخیص میده با همون عقل هم میتونه تشخیص بده که وقتی مرجعی این اختلاف فاحش رو داره ما وظیفمون چیه.

در مورد معرفی مورد هم ابدا شما چه دختر باشی چه پسر هیچ حرکت انقلابی! صورت نمیگیره.

اما در خصوص انتقادات 8 گانه شما؛

  1. مثال میآوردید تا بحث کنم. هرچند قبلا در کامنتدونی صحبت از این شد که بسیاری از امورات اخلاقی که بین برخی به اصطلاح جانماز آبکش ها هست هیچ وجهه شرعی از دید فقهاء نداره. مثل حد و حدود مطالبی که قبلا مینوشتم و بسیاری به غلط معترض بودند.
  2. هر کس عقیده ای داره و برای عقایدش هم ممکنه دلایلی داشته باشه ممکنه نداشته باشه.
    اغلب مدافعان عرفان دلیلشون کراماتیه که از یک نجاستخوار شیطان پرست هم بهتر ازون دیده میشه.
    وقتی من از غلط بودن حجت و برهان قرار دادن حرف اونها و نصب‌العین کردن فلان عارف حرف میزنم طرف میاد و میگه که چرا اینجور گفتی دربارش؟ مگر نشنیدی که اون یکی! آدم دربارش چی گفته؟!!!!!!!!!!!
    بهر حال باز هم میگم که این موضوع مخالف و موافقانی داره (و در بین باسوادها موافقانش کم هم نیستند) و من هم با مطالعاتم این رو پذیرفتم.
    در نوشتارهام هم خیلی کم متعرض این مساله شدم و علت تعرضم هم اینه که دیدم خیلی ها از جمله خود من عمری رو صرف این مسائل کردیم و باختیم! حالا حق ندارم بنویسم؟ حق ندارم بگم که از پسر بزرگترین شاگرد گوینده اون سخن مورد اشاره شما (عارفی به بزرگی علی قاضی از صدر اسلام تا به امروز دیده نشده) با گوشها خودم شنیدم که میگفت استادم اگه یه لیوان خون نجس بهم بده و بگه بخور من درنگ نمیکنم؟
    حرفهای من ساده نبود؟ آیا عمل بهش ضرری داشت که گفتم بجای علاف شدن و بیراهه رفتن به امید بخدا رسیدن!، بیاید مثل آدم راه فقهاء رو برید؟
    راهی که حتی خود عرفاء هم اذعان دارند که راه درستیه.
    اغلب از کسانی اینگونه دفاعیات رو شنیدم که سواد فقهی و حتی عربیشون فاجعه بوده. (مثلا طرف «ضد و نقیض» رو نوشته «زد و نقیض»!!!)
  3. دوستانی که دوستشون دارم هم این توصیه رو میکنن اما حداکثر «آیةالله» بیشتر دلم نمیاد بزارم. حتی از دفتر یکی از مراجع هم یه نفر بهم گفت!
    اما بنظرم در زمان ما که این القاب بصورت فله‌ای! به روحانیون داده میشه اگه قراره کسی با لقب به آدما ارزش بده همون بهتره که سر در آخور بمونه.
  4. الف) من که کلا تعطیل کردم!
    ب) من کجا در مورد روابط اونجوری ام تا حالا نوشتم؟!! (البته یک مطلب بود که اشاره شده بود با متعه گرامی اومدیم خونه که اونو حذف کردم اما اگه کسی از همین هم اذیت بشه که باید شکاف دیوار رو هم نگاه نکنه!!)
  5. ما در اصل اعتقادات نباید تقلید کنیم اما در مورد جزئیاتی که از ائمه رسیده، و تشخیص اینکه کدوم حرف صحیحه و کدوم غلط باز هم ناچاریم به متخصص مراجعه کنیم.
    مساله رؤیت امام عصر در عصر غیبت کبری هم یکی از اون مسائله. من در یکی دو تا از مطالب گذشته اشاره کردم که برخی مراجع (از جمله مرحوم فاضل ما!) شدیدا و صریحا معتقد بود که کسی امام عصر رو در غیبت کبری ندیده و هر کس دیده متوهم بوده یا کسی دیگر بوده یا...
    حتی برخی مراجع مثل همین آیةالله دوزدوزانی شما کتابی مجزا در این باب نگاشته که خلاصه کرده ام اما فرصت تایپش را اگر پیدا کردم در وبلاگ قرار میدهم.
    بنده هم علاوه بر مطالعات خودم با استناد به حرف ایشان آن را گفتم.
    در این زمینه هر کسی که اطلاع کافی ندارد نهایتا میتواند از متخصص دینی مورد نظر خود قول اصح را انتخاب کند. ما هم با کسی دعوا نداریم! هر کس مثلا مقلد آقای بهجت رحمه الله بوده میتواند معتقد باشد که رویت ممکن است.
  6. بله چشم؛ انشاءالله ذیل هر مطلب یه کامنتدونی هم میزارم. هرچند با وجود جستجویی که در کامنتدونی هست، خیلی مشکلات حل شده.
  7. این هم چشم اگه یادم باشه ان شاء الله. البته قبلا بارها گفتم که متعه مانع موقت نیست بلکه مشوق اونه (لااقل خودم این امر رو تجربه کردم)
    متعه بدلیل محدودیتهای زیادی که داره فرد فاقد دائم رو به سمت یه زندگی دائم سوق میده. ترسش از زندگی رو میریزه و...
    از سویی برخی افراد میگن که متعه باعث میشه که فرد در برخورد با زن دائمش یاد قبلی ها بیفته و حسن هایی که اونها داشتند و زن دائمشون نداره!
    اما من میگم بستگی به مثبت نگری آدمها و عاقل بودنشون داره؛ برای خود بنده که قبل دائم، خدا چندین بار توفیقشو نصیبم کرد، متعه باعث شد بفهمم که هیچ آدمی کامل نیست! هر کسی عیوبی داره. متعه باعث شد که بفهمم چقدر زنها حساس هستند و باید باهاشون چطور برخورد بشه که بیشترین بازدهی و کمترین انرژی صرف بشه!
    به خانم دائمم چند بار تا حالا گفتم که اگر متعه نکرده بودم قبل تو، خیلی از محاسن محسوس و نامحسوسی که هست رو نداشتم و براش مثال هم زدم!
  8. کمی تند نوشتم و آروم فرود اومدم! امیدوارم ناراحت نشده باشید.
    در خصوص عریضه اخیر هم بقول علمای بزرگوار ما؛ اگر با کاری، حیثیتی از ما برده اید و پشیمانید که میگذریم اما اگر به اسلام ضربه ای زده اید که اونو من مسئول گذشتن ازش نیستم و باید از کس دیگری عذر بخواید و جبران کنید.
16 سال پیش نگاشته شده

درباره این وبلاگ

هدف اصلی این وبلاگ که در بین روزنوشته‌هایم مورد توجه بنده بوده؛ بیان مسائل نظری و خبرهای پیرامون «ازدواج موقت» است.

لازم می‌دانم اعلام کنم که نویسنده این وبلاگ هیچ فرد یا موسسه‌ای را در هیچ‌جای ایران برای یافتن همسر موقت سراغ ندارد و فعالیت همسریابی (موقت و دائم) هدف این وبلاگ نیست.

بیشتر...

برای مشاهده نسخه کوچک و مخصوص موبایل این سایت، کافی است آدرس manmote.com را در موبایل خود وارد کنید.

برای اطلاع از مطالب جدید وبلاگ، ما به شما feed (یا همان rss) را پیشنهاد می‌کنیم. اگر نمی‌دانید فید چیست، اینجا را کلیک کنید

Post RSS feed

روش دیگر که مخصوص پیرمردها! میباشد، دریافت متن مطالب جدید در ایمیل شماست. بدین منظور، ایمیل خود را وارد کنید


مطالب مناسبتی

■ از سفر کربلا (1389/11/13)

برای تازه واردین

چند مطلب مهم

بخش نظرات غیر فعال است
در صورتی که فرمایش خاصی دارید، از فرم ارتباط با ما استفاده نمایید







فارغ التحصیل دانشگاه هستم و توفیق طلبگی رسمی را نداشته‌ام. در این سایت علاوه بر نوشته های روزانه در موضوعات مختلف، سعی بر این بوده که بیشتر به مطالب و اخبار مرتبط با ازدواج موقت پرداخته شود.

در زمینه احکام و روایات مربوطه علاوه بر مطالعات شخصی، از راهنمایی‌های دوستانی فاضل نیز استفاده کرده‌ام که از همه آنها تشکر می‌کنم.

باز هم لازم می‌دانم که اعلام کنم هدف هم ابلاغ صحیح مطالب مربوط به ازدواج موقت است نه ترویج عملی و رساندن افراد به هم.

اگر در زمینه این هدف می‌توانید به بنده کمک کنید یا سوالی در این باره دارید که با جستجو در مطالب وبلاگ نتوانستید پاسخ آن را پیدا کنید، می‌توانید از طریق آدرس الکترونیکی manmotecom در جیمیل با ما ارتباط برقرار کنید یا از طریق فرم زیر:

نام شریف شما

آدرس الکترونیکی (جهت دریافت پاسخ)

فرمایش شما